responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 114

مطالبى را كه در قرآن بيان شده است، مى‌توانيم در بين افراد جامعه ببينيم و اگر دقّت كنيم، مى‌توانيم از آن‌ها طرز بيان و برخورد يك مبلّغ و يك مُنذر و مُبشّر را استفاده كنيم.

كنار آمدن انسان با عمل بد و نه لفظ آن!

ديگراين‌كه اين مشكل هميشه در جوامع انسانى بوده است كه وقتى فردى دلسوز، انتقاد مى‌كند و نقطه ضعف انسان را به او گوشزد مى‌كند، رگه‌هاى مخالفت بامنتقد در وجود انسان فعّال مى‌شود و نسبت به منتقِد، ديدمنفى پيدا مى‌كند./ ب‌گاه اگر اوّل صبح، چشمش‌به‌كسى بخورد كه به اصطلاح به رفتارِاو گير دهد و نقطه‌نظر اصلاحى داشته باشد، ابراز مى‌كند كه امروزم خراب شد!/

اگر پزشك به مريض بگويد: «آقا! حالتان بد است و بايد پرهيز كنيد. مرض شما، مرض بدى است.» او از داشتن مرض غمناك نمى‌شود بلكه از حرف پزشك غضبناك مى‌شود!

آيا اگر پزشك واقعيّت را نگويد و حال مريض را به دروغ، مساعد اعلام كند، و بيم ندهد و پرهيز غذايى در نظر نگيرد، پزشك خوبى است؟

فلسفه‌ى وجودى پزشك اين است كه بيم دهد و انذار نمايد.

خيلى از وقت‌ها، مردم حالى پيدا مى‌كنند كه ارزش‌ها تنها در حيطه‌ى صحبت و تعارف براى آن‌ها قيمت دارد و در محيط عمل اصلًا برايشان قيمت ندارد. براى مثال از صبح تا شب دروغ مى‌گويند و ككشان هم نمى‌گزد؛ ولى اگر به آن‌ها گفته شود: «دروغگو» از جا مى‌جهند و مى‌خواهند به دهن كسى كه آنان را متّهم كرده است، بكوبند. بايد به آن‌ها گفت:

چگونه است كه با دروغى كه صبح تا شب به زبان جارى مى‌كنيد، كنار آمده‌ايد و وجدانتان در عذاب نيست؛ ولى لفظ خشك و خالى «دروغگو» را تاب نمى‌آوريد؟

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 114
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست