196 [يغرّنّك]: غرور به گمان انداختن در حال شادى است در صورتى كه
مشخصا امر به خلاف آن است.
197 [متاع]: سودى است كه با آن رسيدن به لذت به زودى ميسر مىشود،
خواه به خود لذت باشد يا به چيزى كه با آن لذت فراهم مىآيد، همچون مال فراوان و
فرزندان و برادران.
[المهاد]: چيزى است كه انسان در آن آرام مىگيرد او را مىپوشاند.
فراش و بستر.
[الأبرار]: جمع برّ است به معنى نيكان.
199 [خاشعين]: فرمانبرداران و خاضعان.
200 [رابطوا]: اصل رباط بستن و آماده نگاه داشتن اسب است براى مقابله
با دشمن، و سپس براى هر كس به كار رفته كه در مرز مقيم است و كشور را در برابر
كسانى كه قصد دارند با نيت پليد وارد آن شوند محافظت مىكند.