حال كسانى كه هزار هزار از بيم مرگ از خانههاى خود بيرون رفتند، پس
خدا به ايشان گفت: بميريد، و پس از آن زندهشان كرد. و خداوند نسبت به مردم بخشنده
است،» و در آن زندگى به ايشان بخشيده تجسد پيدا كند، «وَ لكِنَّ
أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ- ولى بيشتر مردم سپاسگزارى
نمىكنند،» از خدايشان كه نعمت حيات را به ايشان ارزانى داشته و خود مرگ نيز فضلى
از خدا است.
[244] در صورتى كه بر ايشان واجب است كه: بخشنده زندگى را بشناسند،
و سپس در تقديم كردن زندگى خود به او شتاب كنند، چرا كه از او است و به او
بازمىگردند.
«وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا
أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- و در راه خدا كارزار كنيد و بدانيد
كه خدا شنوا و دانا است.» اصوات ظاهرى را مىشنود و از نيتهاى باطنى آگاه است، پس
با كارزار خود كينه و ريايى نياميزيد، بلكه اين كار را محض براى خدا و در راه او
انجام دهيد.
كارزار در راه خدا اين حقيقت را مجسم مىسازد كه خدا بخشنده زندگى است،/
424 و آنچه از مؤمن پسنديده است اين است كه ايمان وى به اين حقيقت به اين درجه
برسد تا درستى ايمان داشتن وى به خدا ثابت شود.
[245] و خدا به همانگونه كه بخشنده زندگى است، بخشنده همه نعمتهاى
زندگى نيز هست، و به هر كس بخواهد فراخى زندگى مىبخشد، و بر هر كس بخواهد زندگى
را تنگ مىكند، ولى اين كار به عبث صورت پذير نمىشود، بلكه به اندازه بخشندگى فرد
در راه خدا است، و تجارت با خدا همان تجارتى است كه خدا در كتاب خود مردم را به آن
خوانده و در اين جا چنين گفته است
«مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً
فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً- كيست كه از روى نيكى به
خداوند وام دهد تا خداوند آن را چند برابر كند؟»