جا به مناسبت بحث از سوگندهاى باطل از آن نيز ياد شده است، از آن روى
كه ايلاء مثالى از بهرهكشى از سوگند براى زيان رساندن به ديگران است.
/ 394 سپس احكام طلاق را عرضه مىدارد كه در آن بر زن واجب است عدّه
نگاه دارد تا اگر بارى از شوهر در شكم او هست آشكار شود. و در ايام عده شوهر
مىتواند به زن خود رجوع كند، و روا نيست كه عمل طلاق و سپس بازگشت (رجوع) بيش از
دو بار صورت بگيرد، و در بار سوم ناگزير بايد تصميم نهايى را بگيرند، پس اگر قدرت
ملتزم بودن به واجبات زناشويى را دارند، بر اين علاقه باقى بمانند، و گرنه به خوشى
از يكديگر جدا شوند.
و اگر زن بار سوم طلاق داده شد، ديگر بر شوهر سابق خود حلال نخواهد
شد مگر پس از آنكه اين زن شوهر ديگرى اختيار كند و از او طلاق بگيرد، و بعد از
عدّه نمىشود زن طلاق گرفته را نگاه داشت، بدان سبب كه آزاد است، و نيز شوهر
نمىتواند او را از درآمدن به همسرى مردى ديگر مانع شود.
به مناسبت سخن درباره طلاق، از شير دادن از ديدگاه تفاهم ميان زن و
شوهر بحث مىكند، و سپس به گفتگو از حقوق شوهر از دنيا رفته نسبت به همسرش
مىپردازد كه بايد اين همسر چهار ماه و ده روز پس از مرگ سوگوار بماند.
سپس قرآن بحث درباره زنان طلاق گرفته را ادامه مىدهد، و آنان را از
آن منع مىكند كه همچون وسيلهاى براى بهرهبردارى و كامرانى پيروان شيطان باشند،
و مىگويد راه يگانه براى آنان به همسرى مردان ديگر درآمدن است.
نيز از حقوق زنان طلاق گرفته مهر است كه بايد همه آن، على رغم طلاق،
پرداخته شود، مگر در يك حالت كه طلاق پيش از نزديكى است كه تنها نصف كابين پرداخته
مىشود.
و از طلاق، قرآن به ملتزم بودن به نماز مىپردازد، خصوصا نماز ميانه،
تا خداى خودمان را از ياد نبريم. او است كه اين پيوندها را مبارك مىسازد و
دشواريها را حل مىكند، و به ما ايمانى مىبخشد كه با آن در برابر فريبندگيهاى
شيطانى و منفى بافيهاى خودمان ايستادگى مىكنيم.