عبارت است از چيزى كه/ 376 در اين آيه فتنه به آن اشاره مىكند؛ و
هدف از قتل و قتال پاك كردن زمين از عناصر فتنه است، و على رغم اين كه كشتن اساسا
كار شاذ و ناراحت كنندهاى است، دين اسلام براى از بين بردن چيزى كه از آن هم
زيانبارتر است به آن متوسّل مىشود.
بنا بر اين جنگ به خاطر دست يافتن به آزادى و حقوق جنگى مشروع است،
بدان سبب كه مبارزهاى براى حفظ مبادى رسالتى است و هدف آن از بين بردن عناصر فساد
يعنى كسانى است كه سازش و نرمش با ايشان بىفايده است، زيرا در ايجاد فساد و تباهى
حدى براى خود نمىشناسند.
«وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى
يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا- و پيوسته
با شما نبرد مىكنند تا اين كه، اگر بتوانند، شما را از دينتان بازگردانند.» پس
ايشان با اصول رسالتى و كسانى كه به آنها معتقدند مىجنگند، و بر ما واجب است كه
براى دفاع از اصول خود به مبارزه با ايشان برخيزيم، و در مقابل هواهاى نفسانى
ايشان كه خواستار ربودن ارزشهاى ما از دست ما است سر فرود نياوريم.
«وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ
فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ
الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ-
و هر كس از شما كه از دين خود بازگردد و در حال كفر بميرد، از كسانى است كه
اعمالشان در دنيا و آخرت باطل و ناچيز شده، و اينان اصحاب آتشند و جاودانه در آن
مىمانند.» از آن رو كه ارزش انسان به رسالتى است كه نسبت به آن متعهد است و از آن
تا پاى مرگ دفاع مىكند، پس اگر كسى از رسالت خود چشم بپوشد، مستقيما از ارزش خود
چشم پوشيده ناگزير خوار مىشود، و از حقوق خود محروم مىماند، و در معرض آن قرار
مىگيرد كه تلاشها و اعمال و دستاوردها از دست برود، و از بام تا شام براى آن
بكوشد كه خواجگان و اربابان او بر كرسيهاى سرورى قرار بگيرند و به حساب او برسند،
و اما در آخرت خدا او را به سوى آتش دوزخ مىراند، و حتى