اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 480
مروری بر لحظات حساس
مرحوم کلینی در کتاب شریف خود به نقل از امام صادق علیه السلام آورده است، که آن حضرت حکایت نمود: در آن روزهائی که پدرم حضرت امام محمد باقر علیه السلام مریض احوال و در بستر بود، روزی مرا به نزد خویش فرا خواند و اظهار داشت: ای
پسرم! عده ای از مردم قریش را دعوت نما تا امروز در این جا گرد هم حضور
یابند و من ضمن توصیه هائی، آن ها را بر مطالبی شاهد و گواه قرار دهم. بنابر
این، طبق دستور پدرم، چند نفر از قریش را دعوت کردم و ایشان را به منزل
آوردم، همین که همگی به محضر پدرم آمده و در کنار بسترش گرد آمدیم، به من
خطاب نمود و فرمود: ای جعفر! هنگامی که من وفات یافتم و از این دنیا رحلت کردم، خودت مرا غسل می دهی و کفن می کنی و سپس بر من نماز می خوانی. و
پس از آن که مرا به خاک سپردی، قبر مرا بیش از چهار انگشت (حدود 10
سانتیمتر) از زمین بلندتر مگردان؛ و در پایان نیز مقداری آب روی خاکهای
قبرم بپاش. حضرت صادق آل محمد علیهم السلام افزود: چون وصایا و سفارشات
پدرم پایان یافت و جمعیت از منزل خارج شدند، به پدرم گفتم: ای پدرجان!
نیازی به حضور این افراد نبود و چنانچه مرا به تنهائی وصیت می فرمودی به آن
عمل می کردم. پدرم در پاسخ اظهار نمود: خواستم آن افراد را شاهد و
گواه قرار دهم تا بعد از من درباره امامت تو منازعه و مشاجره ای نداشته
باشند.[1] . همچنین آن حضرت حکایت فرماید: پدرم حضرت باقرالعلوم
علیه السلام به من وصیت نمود تا جسد مطهرش را در سه نوع پارچه بپوشانم و
کفن کنم، یکی از آن ها، رداء و پارچه ای بود که پدرم روزهای جمعه آن را روی
دوش خود می انداخت و در آن نماز می خواند؛ و اما دو پارچه دیگری را پدرم
آنها را معرفی نمود.[2] . و نیز حکایت فرماید: در آن شب آخری که
پدرم سلام الله علیه، به شهادت رسید و به درجات أعلی علیین عروج نمود،
لحظاتی قبل از رحلتش نزدیک وی رفتم، دیدم مشغول مناجات و راز و نیاز به
درگاه خداوند متعال می باشد؛ و چون مناجات و زمزمه اش پایان یافت به من
فرمود: ای فرزندم! امشب وعده الهی فرا می رسد و من لحظاتی دیگر به سوی
او خواهم رفت، و امشب همان شبی است که جدم، رسول خدا صلی الله علیه و آله
رحلت نمود.[3] . مرحوم إربلی و ابن شهرآشوب و دیگر بزرگان و مورخین گفته اند: امام
محمد باقر علیه السلام در اثر زهر و سمی که ابراهیم بن ولید به دستور هشام
بن عبدالملک ملعون به آن حضرت خورانیده بود، به شهادت رسید. و پس از
انجام غسل و کفن و اقامه نماز بر جنازه مطهرش، توسط فرزندش امام جعفر صادق
علیه السلام، در قبرستان بقیع، در جوار مرقد شریف عمویش، امام حسن مجتبی و
پدرش، امام زین العابدین علیهماالسلام، به خاک سپرده شد.[4] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) کافی: ج 3، ص 166، بحارالا نوار: ج 46، ص 214، ح 9. (2) بحارالا نوار: ج 46، ص 220، ح 24، تهذیب شیخ طوسی: ج 1، ص 293، کافی: ج 3، ص 144. (3) بصائرالدرجات: جزء 10، باب 9، ح 7، بحارالانوار: ج 46، ص 213، ح 6. (4) بحارالا نوار: ج 46، ص 216، ح 15 - 19، به نقل از مناقب ابن شهر آشوب: ج 3، ص 340، مصباح کفعمی: ص 521، کشف الغمة: ج 2، ص 322. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد باقر؛ عبدالله صالحی.
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 480