responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 436

کدام برادر؟

اسماعیل کوله بار سفر را بسته بود و برای دیدنش از شهر و دیار خود به راه افتاده بود. سختی راه و ترس از راهزنان را به جان خریده بود تا او را ببیند. از زمانی که با او خداحافظی کرده بود حدود یک سال می‌گذشت، اما از عشقش به او کاسته نشده بود، واقعاً عاشقش بود، اما بنا به جهاتی مجبور بود بیشتر بماند و کمتر مسافرت کند.
یک ساعت به اذان مغرب مانده بود که او به مدینه رسید، پاهای خسته‌اش را به زور به دنبال خود می‌کشید، کوله بار سنگینی که روی چوپ دستی بسته بود به دوش خود می‌کشید تاب و توان او را ربوده بود، اما ناگهان شوق دیدار امام قدرتش را بیشتر و خستگی را از تنش دور کرد، گویی روح تازه‌ای در تن او دمیده بودند. به محلی که امام باقر حضور داشت رسید. چوپ دستی‌اش را به زمین انداخت و مثل طفلی که مدت‌ها از مادر دور مانده باشد خود را در آغوش امام رها کرد. سر و صورت امام را غرق بوسه کرد. از شدت خوشحالی زبانش بند آمده بود. طولی نگذشت که صحبت‌ها گل کرد و از هر دری برای هم سخن گفتند. اسماعیل از اوضاع شهر و دیارش برای امام گفت، از مردم خوب و مهربانی که آنجا زندگی می‌کردند، از آداب و رفتارشان... از کسب و کارشان... و این که برادرانه با هم می‌زیستند. امام صبر کرد تا خوب حرف هایش را بزند و صحبتش تمام شود، سپس فرمود: اسماعیل، آیا در میان مردمی که زندگی می‌کردی اگر کسی «عبا» ی اضافه‌ای داشت آن را به برادر نیازمندش که عبا نداشت می‌بخشید، آیا کاری می‌کرد که برادر مؤمنش از فقر بیرون آید.
- نه.
- اگر فردی پیراهن اضافی داشت آن را به نیازمند هدیه می‌کرد؟
- خیر، چنین نبود.
امام باقر علیه‌السلام آه کشید و با ناراحتی دستش را به زانوی خود زد و فرمود: آنان برادر نیستند.
- ولی با هم خیلی خوب و مهربان هستند و هرگز آزارشان به هم نمی‌رسد.
امام گفت: می‌دانی اسماعیل، مهم ترین اعمال سه چیز است؛ در همه حال به یاد خدا بودن،رعایت انصاف درباره‌ی مردم، و کمک کردن در مسائل زندگی و نیازهای مالی به برادر مؤمن.
اسماعیل پس از شنیدن این جملات از امام، گفت: اگر این گونه بود آن جا دست کمی از بهشت نداشت و هر دو برخاستند تا وضو بگیرند و نمازشان را در اول وقت بخوانند. [1] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) ارشاد مفید، ج 2، ص 167.
منبع: حیات پاکان(داستانهایی از زندگی امام محمد باقر)؛ مهدی محدثی؛ بوستان کتاب چاپ دوم 1385.

اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 436
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست