اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 35
ابراز نفرت از فرمانروایان ناصالح
در بخشی از روایات، امام باقر (ع) با صراحت بیشتری جباران را مورد مذمت
قرار داده و ایشان را در نظر جامعه منفور ساخته است. آن حضرت از رسول خدا
(ص) نقل فرموده است: سه گروهند که خداوند با آنان سخن نمیگوید، به سوی
ایشان نظر رحمت نمیافکند، آنان را از آلودگیها دور نمیسازد و گرفتار
عذابی دردناک خواهند بود: پیر زناکار، فرمانروای جبار و تهیدست خدعهگر.[1]
. نیز از جد خویش، پیامبر اسلام (ص) نقل کرده است: دو گروهند که شفاعت من
شامل آنان نخواهد شد، سلطان بیدادگر و مستبد و شخصی که در دین غلو و تندروی
دارد و از باورهای دینی برگشته است و اهل توبه و بازنگری نیست. [2] .
اظهار نظرهای امام در رابطه با حکام به این مقدار محدود نمیباشد، بلکه
صریحتر از این گونه تعبیرها در سخنان حضرت مشهود است. عقبة بن بشیر اسدی، گوید: بر امام باقر (ع) وارد شدم و عرض کردم: من
در میان قوم خود از حسبی عالی برخوردارم، قوم من در گذشته عریف (معاون و
کارگزاری) [3] داشتند که جان سپرد. مردم تصمیم گرفتند که مرا به جای او به
ریاست و نظارت بگمارند. نظر شما در این زمینه چیست؟ آیا این پست را بپذیرم
یا خیر؟ امام فرمود: آیا حسبت را به رخ ما میکشی، خداوند مؤمنان را به
وسیلهی ایمان رفعت بخشیده است، هر چند در نظر مردم بیمقدار باشند؛ و
کافران را به خاطر کفرشان پست قرار داده است، هر چند در میان مردم شریف
شناخته شوند! هیچ کس بر دیگری برتری ندارد، مگر به وسیلهی تقوای الهی. اما
این که آن پست را بپذیری یا خیر؟ اگر بهشت را دوست نداری، آن پست حکومتی
را قبول کن؛ زیرا چه بسا سلطان ستمگر، مؤمنی را به دام اندازد و خونش را
بریزد و تو که گوشهای از کار آن سلطان را بر عهده گرفتهای، شریک در آن
خون خواهی بود، در حالی که ممکن است از دنیای آنان بهرهی قابل توجه و یا
حتی کمترین بهرهای به تو نرسد! [4] . بدبینی امام باقر (ع) نسبت به
حاکمان نالایق عصر خویش، چیزی نبود که بر اهل نظر مخفی مانده باشد، کسانی
که با بینش ائمه و امام باقر (ع) کمترین آشنایی داشتند، میدانستند که موضع
آن حضرت در قبال والیان و حاکمان عصرش، موضعی سخت خصمانه بوده است. یکی
از شخصیتهای برجستهی نخع [5] با شناختی که از امام باقر (ع) دارد و
میداند که آن حضرت، عملکرد حاکمان عصرش را نادرست و ظالمانه میشمارد، به
ایشان میگوید: من از دیر زمان؛ یعنی از زمان حجاج تاکنون، والی
بودهام. آیا راهی برای من هست که از گذشتهی خود توبه کنم؟ امام در برابر
این سؤال سکوت کرده، به او پاسخ نمیدهد. مرد دوباره سؤالش را تکرار
میکند. امام میفرماید: خیر! راهی برای توبه نیست، مگر این که هر حقی را
از مردم ضایع کردهای به آنان باز گردانی. [6] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1)
قال رسول الله (ص): ثلاثة لا یکلمهم الله عزوجل و لا ینظر الیهم و لا
یزکیهم و لهم عذاب الیم: شیخ زان؛ ملک جبار؛ و مقل مختال. بحار 75 / 344؛
ثواب الاعمال 200. [2] قال رسول الله (ص): صنفان لا تنالهما شفاعتی:
سلطان غشوم عسوف، و غال فی الدین مارق منه، غیر تائب و لا نازع. بحار 75 /
336؛ قرب الاسناد 31. [3] عریف به معنای معاون قوم میباشد و به کسی
اطلاق میشود که همهی قوم را بشناسد. از مضمون روایات استفاده میشود که
این پست نوعی ارتباط با کارهای حکومتی داشته و عریف در حقیقت نه خدمتگزار
قوم، بلکه در جهت تأمین نظارت حکومت بر قوم عمل میکرده است. [4] دخلت
علی ابیجعفر (ع) فقلت: انی فی الحسب الضخم من قومی و ان قومی کان لهم عریف
فهلک، فارادوا ان یعرفونی علیهم، فما تری لی؟ قال: فقال ابوجعفر (ع): تمن
علینا بحسبک؟ ان الله تعالی رفع بالایمان من کان الناس سموه وضیعا اذا کان
مؤمنا، و وضع بالکفر من کان یسمونه شریفا اذا کان کافرا، و لیس لأحد علی
أحد فضل الا بتقوی الله؛ و أما قولک ان قومی کان لهم عریف فهلک، فأرادوا ان
یعرفونی علیهم، فان کنت تکره الجنة و تبغضها فتعرف علی قومک، و یأخذ سلطان
جابر بامریء مسلم لسفک دمه فتشرکهم فی دمه، و عسی لا تنال من دنیاهم
شیئا. [5] «نخع» نام قبیلهای است از «ازد» یا قبیلهای از یمن. لسان العرب 8 / 348. [6]
قلت لأبی جعفر (ع): انی لم ازل والیا منذ زمن الحجاج الی یومی هذا، فهل لی
من توبة؟ قال فسکت ثم اعدت علیه. فقال: لا، حتی تؤدی الی کل ذی حق حقه.
بحار 75 / 329. منبع: امام باقر جلوه امامت در افق دانش؛ گروه تاریخ اسلام؛ آستان قدس رضوی چاپ دوم 1375.
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 35