اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 278
دعا برای پرنده
امام باقر علیهالسلام فرموده است: کسی که جای بدنامی برود، هدف تهمت
خواهد بود، هر که آماج تیر تهمت شد، چون کمان قامتش همیشه خم است. و از
آن چه جابر جعفی روایت کرده که گفت: با حضرت باقر علیهالسلام در سفر حج
هم کجاوه بودم، ناگاه یک قمری آمد و بر چوبه محمل او نشست و نغمه آغاز کرد.
من خواستم او را بگیرم. حضرت فریاد زد: آرام ای جابر! که این قمری به ما
اهلبیت پناه آورده است. گفتم: چه شکایتی دارد؟ فرمود: چنین اظهار میکند
که سه سال است در این کوه تخم میگذارد و ماری میآید و جوجههای او را
میخورد. از من تقاضا میکند که دعا کنم: خدا او را بکشد و من دعا کردم،
خدا او را کشت. رفتیم تا هنگام سحر فرا رسید، حضرت فرمود: ای جابر!
پیاده شو؛ پیاده شدم و مهار شتر را گرفتم، آن حضرت پیاده شد و از راه منحرف
شد و متوجه باغ ریگزاری شد و ریگها را از چپ و راست عقب کرد و گفت: خدایا!
ما را سیراب و پاک کن؛ ناگاه سنگی چهار گوش سفید، پیدا شد، آن را کند،
چشمه آب صافی پیدا شد، از آن وضو گرفتیم و خوردیم، سپس از آن جا کوچ کرده و
هنگام صبح نزدیک مزرعهها و نخلهایی رسیدیم؛ نزدیک نخل خشکی رفت و فرمود:
ای نخل! از آن چه خدا در تو آفریده به ما اطعام کن. درخت نخل کج شد تا
میوههایش در دسترس ما قرار گرفت و از آنها خوردیم. یک اعرابی آن جا بود،
گفت: تا امروز ساحری چنین ندیده بودم، فرمود: ای اعرابی به ما اهلبیت دروغ
نبند؛ هیچ یک از ما ساحر و کاهن نیست، بلکه ما اسمی از اسمهای خدا را
آموختهایم؛ و خدا را به آن میخوانیم، مرادمان را میدهد و دعا میکنیم
مستجاب میشود.
[~hr~]منبع: معجزات امام محمد باقر؛ حبیب الله اکبرپور؛ الف چاپ اول 1382.
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 278