اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 211
چهارده معما و پاسخ
أبان بن تغلب و همچنین ابوبصیر - که هر دو از راویان حدیث و از اصحاب
امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده اند - حکایت کنند: طاووس یمانی با
بعضی از دوستان خود مشغول طواف کعبه الهی بود، ناگهان متوجه شد که جلوتر
از او نوجوانی خوش سیما نیز مشغول طواف کعبه الهی می باشد، و چون در چهره
نورانیش خوب دقیق شد، او را شناخت، که آن نوجوان حضرت ابوجعفر، باقرالعلوم
علیه السلام است. هنگامی که حضرت طواف خود را به پایان رساند و دو رکعت
نماز طواف به جای آورد، در گوشه ای از صحن مطهر نشست و مردم یک به یک می
آمدند و سؤالات خود را در حضور آن حضرت مطرح می کردند و جواب می گرفتند و
می رفتند. آن گاه طاووس یمانی به دوستان خود گفت: ما نزد این دانشمند
برویم و از او سؤالی کنیم، شاید جواب آن را نداند. سپس طاووس یمانی به
همراه دوستانش خدمت حضرت رسیدند و سلام کردند. بعد از آن طاووس گفت: ای
ابوجعفر! آیا می دانی چه زمانی یک سوم جمعیت روی زمین هلاک و کشته شد؟ امام
محمد باقر علیه السلام فرمود: ای ابو عبدالرحمن! یک سوم نبود؛ بلکه یک
چهارم جمعیت هلاک و نابود گردید. طاووس گفت: صحیح می فرمائی، حق با شما
است، اکنون بفرما که چگونه چنان شد؟ حضرت فرمود: این جریان، آن زمانی اتفاق
افتاد که تنها جمعیت روی زمین حضرت آدم، حواء، قابیل و هابیل بودند؛ و
قابیل برادر خود را کشت، در حالی که هابیل در آن زمان یک چهارم جمعیت را
تشکیل می داد. طاووس گفت: کدام یک از هابیل و قابیل پدر تمام مردم بود؟
حضرت فرمود: هیچ کدام؛ بلکه بعد از حضرت آدم علیه السلام، شیث پدر آدمیان
بود. طاووس پرسید: چرا حضرت آدم علیه السلام را آدم نامیدند؟ فرمود: چون
سرشت و خمیرمایه او را از خاک روی زمین برگرفتند. پرسید: چرا همسر حضرت آدم
را حواء گفته اند؟ فرمود: چون او از دنده آدم علیه السلام آفریده شد.
پرسید: چرا شیطان را ابلیس نامیده اند؟ فرمود: چون او از رحمت خداوند محروم
و ناامید گشت. پرسید: چرا جن را به این نام گفته اند؟ فرمود: چون که آنها می توانند از دید انسانها مخفی و نامرئی گردند. پرسید: اولین کسی که حیله بکار برد و دروغ گفت چه کسی بود؟ فرمود: شیطان بود، که به خداوند عز و جل گفت: من از آدم بهتر و برترم؛ چون که مرا از آتش و او را از گل آفریدی. پرسید: آن گروهی که شهادت به حق دادند؛ ولی دروغ می گفتند، چه کسانی بودند؟ فرمود:
منافقین بودند، که در ظاهر شهادت به رسالت و نبوت رسول خدا صلی الله علیه و
آله دادند؛ ولی در باطن دروغ می گفتند، چون عقیده و ایمان به خداوند
نداشتند. پرسید: آن رسولی را که خداوند برای هدایت انسان فرستاد؛ ولی
خودش از جن و انسان نبود، که بود؟ فرمود: کلاغی بود، که برای تعلیم قابیل
آمد تا او را هدایت کند که چگونه جسد برادرش هابیل را دفن نماید. پرسید: آن
که قوم و تبار خود را راهنمائی و انذار کرد، و از زمره جن و إنس نبود، که
بود؟ فرمود: مورچه ای بود که در مقابل لشکر عظیم حضرت سلیمان علیه
السلام، به هم نوعان خود گفت: درون لانه هایتان بروید تا توسط لشکر سلیمان
لگدمال نگردید. طاووس یمانی گفت: آن چه حیوانی بود، که به دروغ مورد تهمت قرار گرفت؟ فرمود: گرگ بود، که برادران حضرت یوسف علیه السلام آن را متهم به قتل برادر خویش کردند. طاووس
در آخرین سؤال خود از امام محمد باقر صلی الله علیه و آله، پرسید: آن چیست
که کم و زیاد می گردد؛ و آن دیگری چیست که زیاد می شود ولی کم نمی گردد؛ و
آن چست که کم می شود ولی زیاد نمی گردد؟ حضرت باقرالعلوم علیه السلام
همچنین در او جواب فرمود: آن که کم و زیاد می شود، ماه است؛ و آن که زیاد
می شود ولی کم نمی گردد، آب دریا است؛ و آن که کم می شود ولی زیاد نمی
گردد، عمر انسان است.[1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) احتجاج مرحوم طبرسی: ج 2، ص 180، ح 206، و ص 186، ح 210، بحارالا نوار: ج 46، ص 351، ح 4 داستان طولانی بود که در صفحات مختلف با عباراتی متفاوت نقل شده است که خلاصه ای از آن ترجمه شد. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد باقر؛ عبدالله صالحی.
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 211