اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 187
تقاضای انگور از خدا و اجابت دعا توسط ابر
از امام باقر علیهالسلام درباره این آیه سؤال شد، در پاسخ فرمود: روحی
است که خداوند انتخاب نمود و برگزید، آفریدش و به خود منتسب نمود و آن را
بر جمیع ارواح برتری و فضیلت داد و از این روح برگزیده و برتر در آدم دمید.
لیث بن سعید نقل میکند که: در کوه ابوقبیس دعا میکردم که مردی را
دیدم ایستاده و دعا میکند. در پایان دعا از خداوند طلب انگور کرد و گفت:
خدایا من هم اکنون انگور میخواهم تا این تقاضا را کرد تکه ابری پیدا شد و
بر سر وی سایه افکند و به او نزدیک شد. آن مرد دستش را به طرف ابر دراز کرد
و خوشهای از ابر گرفت و به زمین گذاشت، و برخاست یک بار دیگر دست دراز
کرد و لباسهایی برگرفت و سپس نشست شروع به انگور خوردن نمود و در این زمان
فصل انگور نبود و انگوری وجود نداشت، من جلو رفتم و دست دراز کردم و چند
دانه انگور برداشتم او تبسمی کرد و گفت: چه میکنی؟ گفتم شریک تو در این
انگور هستم. گفت: چگونه؟ گفتم: از آنجا که تو دعا میکردی و من آمین
میگفتم پس دعا کننده و آمین گوینده هر دو شریک هستند. گفت: بنشین و بخور
من از آن انگور خوردم. وقتی سیر شدیم باقی مانده آن انگور به هوا رفت. پس
آن مرد برخاست و از روی مزاح به من گفت: در این لباس شریک هستی؟ گفتم: نه
ای سرور من، به لباس نیازی ندارم، سپس به من گفت: روی برگردان تا من لباس
بپوشم. من روی گردانیدم او یکی از آن دو جامه را ردا کرد و یکی را ازار و
آنچه پوشیده بود را بیرون آورد و به هم پیچید و در دست گرفت و از کوه
ابوقبیس پایین آمدیم. وقتی به نزدیک کوه صفا رسیدیم شخصی جلو آمد و او
لباسهای کهنهاش را به او داد، من از آن شخص پرسیدم، این کیست؟ گفت: این
پسر رسول خدا امام محمد باقر علیهالسلام است.
[~hr~]منبع: معجزات امام محمد باقر؛ حبیب الله اکبرپور؛ الف چاپ اول 1382.
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 187