اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 545
قیام های قبل از ظهور
در روایات فراوانی خاندان ائمهعلیهم السلام، به پرهیز از قیام قبل از
ظهور حضرت مهدیعلیه السلام توصیه شدهاند. از جمله روایاتی که برای مشروع
نبودن تشکیل حکومت در عصر غیبت، مورد استفاده واقع شده، روایاتی است که به
ظاهر قیام مسلحانه را پیش از ظهور مهدیعلیه السلام منع میکند و تأکید
دارد که این گونه قیامها به ثمر نمیرسد. روایات یاد شده را شیخ حر عاملی در وسائل الشیعة و محدّث نوری در مستدرک الوسائل گرد آوردهاند. برای پاسخ به شبهه فوق، به دستهبندی روایات یاد شده میپردازیم و از هر کدام نمونهای نقل و سپس آنها را نقد میکنیم: یک.
برخی از این روایات، به طور عام، هر نوع قیام و برافراشتن هر پرچمی را پیش
از ظهور حضرت حجّتعلیه السلام محکوم و پرچمدار آن را طاغوت و یا مشرک
معرّفی میکنند. امام صادقعلیه السلام میفرماید: «کُلُّ رایَةٍ
تُرْفَعُ قَبْلَ قِیامِ القائِمِ فَصاحِبُها طاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ
اللّهِ عَزَّوَجَلَّ»؛ [1] «هر پرچمی پیش از قیام قائم بر افراشته شود،
صاحب آن طاغوتی است که در برابر خدا پرستش میشود». برافراشتن پرچم،
کنایه از اعلان جنگ با نظام حاکم و تلاش برای تأسیس حکومت جدید است. واژه
«طاغوت» و جمله «یُعْبَدُ مِنْ دوُنِ اللَّهِ» در این حدیث به خوبی بیانگر
آن است که مقصود از «پرچم برافراشته شده پیش از قیام قائم» پرچمی است که در
مقابل خدا و رسول و امامعلیه السلام برافراشته گردد و برافرازنده در
مقابل حکومت خدا، حکومتی تأسیس کند و در پی آن باشد که به خواستههای خود
جامه عمل بپوشاند. بنابراین، نمیتوان شخص صالحی که برای حاکمیت دین، قیام و
اقدام کرده است؛ طاغوت خواند؛ زیرا در این صورت، چنین پرچمی، نه تنها در
مقابل پرچم قائم برافراشته نشده که در مسیر و طریق و جهت او خواهد بود. افزون
بر این، اگر با استناد به این روایات، هرگونه قیام و نهضتی را محکوم و غیر
مشروع بدانیم، این گونه برداشت، با روایتهای جهاد، امر به معروف و نهی از
منکر و نیز با سیره پیامبر و ائمه معصومینعلیهم السلام تعارض دارد و در
مقام تعارض، باید از این روایات صرف نظر کرد. دو. روایاتی که بیانگر
ناکامی و موفق نشدن قیامهای پیش از قیام مهدیعلیه السلام است. این دسته
از روایات، در ضمن، به مشروع نبودن تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی اشاره
دارد؛ زیرا قیامی که بدون ثمر باشد، از دیدگاه عقل و عقلا ناپسند است. امام
سجادعلیه السلام میفرماید: «وَاللَّهِ لایَخْرُجُ واحِدٌ مِنَّا قَبْلَ
خُرُوجِ القائِمِعلیه السلام اِلاّ کانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طارَ مِنْ
وَکْرِهِ قَبْلَ اَنْ یَسْتَوِیَ جَناحاهُ فَاَخَذَهُ الصِّبْیانُ
فَعَبَثُوا بِهِ»؛ [2] «به خدا سوگند هیچ یک از ما پیش از قیام قائم خروج
نمیکند؛ مگر اینکه مَثَل او، مانند جوجهای است که پیش از محکم شدن
بالهایش از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه کودکان او را گرفته و با او
به بازی میپردازند». از این روایت نتیجه گرفتهاند که قیام برای تشکیل
حکومت اسلامی، نه تنها بینتیجه است، که گرفتاری و ناراحتی اهل بیتعلیهم
السلام را نیز در پی دارد. بنابراین باید از تشکیل حکومت اسلامی، پیش از
قیام مهدیعلیه السلام چشم پوشید! استناد به این روایت و مانند آن از جهاتی
باطل است: 1. این روایت در صدد این نیست که اصل جواز قیام را ردّ کند؛
بلکه پیروزی را نفی میکنند. اگر نفی جواز کند، قیام امام حسینعلیه السلام
در برابر یزید و نیز قیام زیدبن علی و حسین بن علی شهید فخ و... را محکوم
کرده است! با اینکه بدون تردید، این قیامها مورد تأیید ائمهعلیهم السلام
بوده است. 2. عدم پیروزی قیام، دلیل بر نفی تکلیف به قیام نیست؛ به
عنوان نمونه «در جنگ صفین، شایع شد که معاویه مرده است. این خبر باعث شادی
مردم شد. اما حضرت علیعلیه السلام در مقابل شادی مردم، فرمود: سوگند به آن
خدایی که جان من در قبضه قدرت او است! معاویه هلاک نمیشود تا مردم بر او
هماهنگ شوند. از آن حضرت سؤال کردند: بنابراین پس چرا با او میجنگید، امام
فرمود: «اَلْتَمِسُ العُذْرَ بَینی وَبَیْنَ اللَّهِ» میخواهم بین خود و
خدایم عذر داشته باشم». [3] . این روایت و مانند آن بیانگر این معنا است
که انسان مسلمان، باید به تکلیف خود عمل کند و نباید انتظار داشته باشد،
حتماً به نتیجه مطلوب برسد. 3. امکان دارد مقصود از جمله «مِنّا اَهْل
البَیْت» تنها ائمه معصومینعلیهم السلام باشند؛ زیرا شیعیان از آنان
انتظار خروج مسلحانه را داشتند و ایشان با توجّه به شرایط حاکم بر آن زمان،
میخواستند با اخبار غیبی، آنان را قانع کنند که هر کس از ما پیش از
قیامقائم خروجکند، به علت نبود امکانات لازم، پیروز نخواهد شد و مصلحت
اقتضا میکند که خروج مسلحانه نداشته باشند. 4. در برخی از روایات، به
قیامهای پیش از قیام قائم بشارت داده شده است که زمینه ساز حکومت
مهدیعلیه السلام هستند. بدون تردید زمینه سازی آنها، به لحاظ موفقیت آن
قیامها است. افزون بر اینکه ایجاد آمادگی، خود بزرگترین ثمره این قیامها
میباشد. 5. اگر بگوییم این روایات در صدد نهی از قیام و مبارزه با ستم
و فساد است، با آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیره
ائمه معصومینعلیهم السلام ناسازگار است! از این رو باید به دور افکنده
شود. سه. روایاتی که برای مشروع نبودن تلاش در راه ایجاد حکومت اسلامی
در دوره غیبت، بدانها استناد شده است. این روایات مردم را به سکوت و سکون،
فرا میخواند و از مشارکت در هر قیام و مبارزهای، پیش از تحقق نشانههای
ظهور باز میدارد. امام صادقعلیه السلام میفرماید: «یا سَدیرُ
اِلْزَمْ بَیْتَکَ وکُنْ حِلْساً مِن اَحْلاسِهِ وَاسْکُنْ ما سَکَنَ
اللَّیْلُ وَالنَّهارُ فَاِذا بَلَغَکَ اَنَّ السُّفْیانِیَّ قَدْ خَرَجَ
فَارْحَلْ اِلَیْنا وَلَوْ عَلی رِجْلِکَ»؛ [4] «ای سدیر! در خانه بنشین و
به زندگی بچسب. آرامش داشته باش تا آن هنگام که شب و روز آرام هستند، اما
هنگامی که خبر رسید که سفیانی خروج کرده به سوی ما بیا، اگرچه با پای پیاده
باشد». از دیدگاه برخی، مقتضای این روایات منحصر به سدیر، نیست؛ بلکه
بر همه واجب است که تا خروج سفیانی و دیگر نشانهها و بالاخره تا قیام
قائمعلیه السلام، سکوت نموده و از قیام و خروج خودداری کنند. در پاسخ
گفتنی است که تعمیم حکم به همه افراد، در همه زمانها متوقف است بر این که
ما علم داشته باشیم به اینکه شخص خاصّ و یا مورد خاصی، مورد نظر امام نبوده
است. در روایات مذکور و مانند آن، نه تنها چنین علمی نداریم که خلاف آن برای ما ثابت است. [5] . چهار.
از روایاتی که بر مشروع نبودن ایجاد حکومت اسلامی در دوره غیبت بدان
استناد شده، روایاتی است که به صبر دعوت کرده و از شتاب، نهی نموده است. در
برخی از این روایات آمده است که انسان مسلمان، پیش از فرا رسیدن موعد فرج و
زوال ملک ظالم، نباید خود را به زحمت بیندازد و به دنبال برقراری حکومت
عدل باشد. امام علیعلیه السلام میفرماید: «به زمین بچسبید و بر بلاها
صبر کنید. دستها و شمشیرهایتان را در جهت خواستهای زبانتان به حرکت در
نیاورید و نسبت به آنچه خداوند برای شما در آن عجله قرار نداده، عجله
نکنید. اگر کسی از شما در رختخواب بمیرد، اما نسبت به خدا و رسول و اهل بیت
رسول، شناخت و معرفت داشته باشد، شهید از دنیا رفته و اجر او با خدا است و
آنچه را از اعمال نیک نیّت داشته، پاداشش را خواهد برد و همان نیّت خیر او
در ردیف به کار گرفتن شمشیر است. بدانید که برای هر چیز مدّت و سرآمدی
است». [6] . بدون تردید سخنان امام علیعلیه السلام در ارتباط با مورد
خاصّ و شرایط ویژه است. از طرفی روایاتی نیز از ائمهعلیهم السلام نقل شده
که در آن بسیاری از قیامهای علویان وغیرآن مورد تأیید آنان قرار
گرفتهاست. همچنینقیامهایی صورتگرفته که شیعیان وعالمان معروف درآن
شرکتداشتهاند. ایندسته ازروایات، روایاتپیشینرا توضیح میدهند
وتفسیرمیکنند؛ ازجمله: 1. محمدبنادریس، درکتاب «سرائر» آورده: «فردی
در محضر امامصادقعلیه السلام سخنازقیام بهمیانآورد واز خروج کسانی که
از اهل بیت قیام میکنند، سؤال کرد. حضرت فرمود: «لا اَزالُ اَنَا وَ
شِیعَتی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الخارِجیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَلَوَدِدْتُ
اَنَّ الخَارِجِیَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَعَلَیَّ نَفَقَةُ
عِیالِهِ»؛ [7] «پیوسته من و شیعیانم بر خیر هستیم، تا هنگامی که قیام
کنندهای از آل محمدصلی الله علیه وآله قیام کند، چقدر دوست دارم که شخصی
از آل محمدصلی الله علیه وآله قیام کند و من مخارج خانواده او را بپردازم». 2. روایاتی که دینداران را ستوده و دینداری را به آتش در کف گرفتن شبیه کرده است و... [8] . و
نیز روایاتی که درباره سنگینی مسؤولیت مسلمانان راستین و ارزش آنان در
دوران غیبت وارد شده که روایات پیشین را - که در نهی از قیام مسلحانه وارد
شده بود - رد میکند. علاوه بر آنچه گفته شد، تأیید برخی از قیامها -
از جمله قیام زید، قیام حسین بن علی شهید فخ و قیام توابین - خود دلیلی بر
تأویل روایات ناهی از قیام است. [9] .
[1] الکافی، ج 8، ص 295، ح 452. [2] همان، ج 8، ص 264؛ الغیبة، ص 199، ح 14. [3] ابن شهر آشوب، المناقب، ج 2، ص 259. [4] الکافی، ج 8، ص 264، ح 383. [5] ر.ک: همان، ج 2، ص 242. [6] نهجالبلاغه، خطبه 233. [7] سرایر، ج 3، ص 569؛ وسائل الشیعة، ج 15، ص 54، ح 19975. [8] بحارالانوار، ج 52، ص 135. [9] چشم به راه مهدیعلیه السلام، مقاله حکومت اسلامی در عصر انتظار، محمدصادق مزینانی، ص 138 - 119.
اسم الکتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 545