نحوى: مضاف اليه و مضاف.
الكون: مضاف اليه.
يفي: فعل و فاعل و خبر است براى « الفرق » .
ترجمه: بعلّت اينكه وجود محلّ تراوش هر شرف و امر خيرى است و نيز بجهت
آنكه بين وجود ذهنى و خارجى فرق هست و همين فرق براى اثبات مطلوب وافى
و كافى است.
شرح عربى: ثمّ اشرنا الى بعض ادلّه المذهب المنصور و هى ستّة:
الاوّل: قولنا:
لانّه منبع كلّ شرف، حتّى قال الحكماء:
مسئلة انّ الوجود خير بديهيّة و معلوم انّه لا شرف و لا خير فى المفهوم
الاعتبارى.
ترجمه:
شروع مصنّف (ره) در بيان
ادلّه قائلين باصالت وجود
سپس به برخى از ادلّه قوليكه از نظر ما ورد نصرت واقع شده و اختيارش
نمودهايم اشاره مىكنيم اين ادلّه شش تا است باين شرح:
دليل اوّل
دليل اوّل همان گفته ما در متن است كه گفتيم:
لانّه منبع كلّ شرف: يعنى چون وجود محلّ تراوش هر شرف و امر خيرى
است.
حتّى برخى از حكماء گفتهاند:
مسئله خير بودن وجود بديهى و ضرورى است و پرواضح است كه
هيچگاه شرف و خيرى در مفهوم اعتبارى نمىباشد.