شرح فارسى:
توضيح
تعريفاتيكه براى وجود نمدهاند
براى وجود تعاريف گوناگونى كردهاند از جمله:
1- الوجود هو الثّابت العين:
اين تعريف از متكلّمين نقل شده و در مقابل آن در تعريف عدم گفتهاند:
العدم هو المنفى.
2- الوجود هو الّذى يمكن ان يخبر عنه در مقابل تعريف عدم بانّه الّذى لا يمكن ان
يخبر عنه.
3- تعريفى است كه در كلام فارابى وارد شده و آن اينستكه:
انّ الوجود امكان الفعل و الانفعال.
و مشابه اين تعريف، تعريفى است كه از حكماء بالفاظ مختلفه نقل
شده مثل:
الموجود هو الّذى يكون فاعلا او منفعلا يا الموجود هو الّذى ينقسم الى الفاعل و المنفعل
يا الموجود ما ينقسم الى الحادث و القديم.
سؤال و جواب
مؤلّف گويد:
چون مصنّف در عنوان بحث فرمود « فى بداهة الوجود» و باين ترتيب
اعلام نمود كه از نظر ايشان وجود امر بديهى و ضرورى است لاجرم زمينه براى
سؤالى فراهم شده و آن اينست كه:
اگر اينطور كه شما فرموديد باشد و وجود را بتوان امر بديهى دانست پس
چرا آنرا تعريف و تفسير كرده و هر يك از متكلّمين و حكماء براى آن تعريفى
ذكر نمودهاند و خيلى مستبعد و غير معقول است بگوئيم تمام ايشان اشتباه
كردهاند.