قوله: المستكملة بالحمتين:
حكمت و اقسام آن
در تعريف حكمت گفتهاند:
حكمت عبارتست از علم به ذات و حقيقت اشياء بمقدار طاقتى كه در
ما هست و آنرا به دو قسم تقسيم كردهاند:
1- حكمت علميّه (نظريّه).
2- حكمت عمليّه.
منظور از حكمت نظريّه علم به امورى است كه در قدرت و اختيار ما
نمىباشند مانند علم به واجب الوجود سبحانه و تعالى و علم به صفات حضرتش.
و مراد از حكمت عمليّه علم باحوال و امورى است كه وجود آنها در
قدرت و اختيار ما باشد مانند علم بمستقلّات عقليّه از قبيل حسن عدل و قبح
ظلم.
توضيح
نفس انسانى داراى دو قوّه است:
اوّل: قوّهايكه بواسطه آن اشياء و احوال آنها را درك مىكند و بآن قوّه
نظريّه گويند.
دوّم: قوّهاى كه بواسطه آن اشياء را ايجاد مىكند و در نتيجه نفس بزيور
فضائل آراسته و از رذائل صفات مبرّا مىگردد و بآن قوّه عمليّه گويند.
پس غايت اقصاى ايندو قوّه استكمال قوّه عاقله (نفس) مىباشد زيرا
قوّه نظريّه بواسطه تصوّرات و تصديقات موجودات خارج از قدرت انسانى باعث
كمال نفس شده و قوّه عمليّه بتوسّط ايجاد موجودات و امور مقدوره نفس را
متحلّى بفضائل و متخلّى از رذائل مىنمايد لذا حيات اجتماعى بشر در دنيا در
كمال سعادت و حيات اخرويش نيز در غايت صلاح و نهايت كمال مىگردد.