د: « يموتوا » و سبب نصبش آن است كه « ان » بعد از « فاء » در جواب نفى مقدّر بوده و آنرا نصب داده
ه: « يسحتكم » و سبب نصبش آن است كه « ان » بعد از « فاء » در جواب نهى مقدّر بوده و آنرا نصب داده
و: « يردّوكم » و سبب نصبش آن است كه « ان » بعد از « حتّى » مقدّر بوده و آنرا نصب داده است.
ز: « يغفر » و سبب نصبش آن است كه « ان » بعد از « لام جحود» مقدّر بوده و آنرا نصب داده است.
و همچنين است « يهديهم » چه آنكه تقدير كلام و لم يكن الله ليهديهم
مىباشد.
ح: « يحلّ » و سبب نصبش آن است كه « ان » بعد از « فاء » در جواب نهى مقدّر بوده و آن را نصب داده
ط: « يكلّمه » را « ان » ناصبه نصب داده و « يرسل » منصوب است به « ان » كه قبل از آن مقدّر است زيرا فعل بعد از حرف عاطفى (او) قرار
گرفته كه آنرا به اسم صريح يعنى « وحيا » عطف نموده وتقدير « او الّا ان يرسل رسولا»
مىباشد
ى: « ينظروا » و سبب نصبش آن است كه بعد از « فاء » در جواب استفهام آن مقدّره بوده و آن را نصب داده است.
ك: « تدخلوا » و سبب نصبش آن است كه « ان » بعد از « حسبتم » كه به معناى « ظننتم » است قرار گرفته و ناصبه مىباشد لذا « تدخلوا » را نصب داده است و « يعلم » نيز منصوب به « ان » مقدّره» است زيرا فعل بعد از « واو » عاطفهاى قرار گرفته كه آنرا به اسم صريح يعنى « اللّه » عطف كرده و تقدير كلام چنين است و لمّا ان يعلم الصّابرين