رفعش به نون است) يزيد (مرفوع است و رفعش به ضمّه است).
ج: لم تنتهوا (مجزوم است و جزمش به حذف نون است) نرجمنّكم (مبنى بر
فتح است بواسطه نون تأكيد) يمسّنّكم (مبنى بر فتح است بواسطه اتصال نون تأكيد به
آن).
د: ينظرون (مرفوع است و رفعش به نون مىباشد) تأخذ (مرفوع است و رفعش
به ضمّه است) يخصّمون (مرفوع است و رفعش به نون مىباشد، در اصل يختصمون بوده، تاء
باب افتعال را از جنس صاد كرده و در آن ادغام نمودند و به تبعيّت صاد « خاء » را مكسور كردند).
ه: لن ترى (منصوب است و نصبتش به تقدير فتحه مىباشد) سوف ترى (مرفوع
است و رفعش به تقدير ضمّه مىباشد)
و: يطع (مجزوم است و جزمش به سكون بوده و بواسطه التقاء ساكنين بين
ياء و لام الفعل ياء حذف شده) يخش (مجزوم است و جزمش به حذف لام الفعل است) يتّق
(مجزوم است و جزمش به حذف لام الفعل است)
ز: لا يحلّ (مرفوع است و رفعش به ضمّه است) ان تأخذوا (منصوب است و
نصبش به حذف نون است) ان يخافا (منصوب است و نصبش به حذف نون تثنيه است) ان لا
يقيما (منصوب است و نصبش به حذف نون تثنيه است).
ح: لم تؤمنوا (مجزوم است و جزم آن به حذف نون است) لمّا يدخل (مجزوم
است و جزمش به سكون است) ان تطيعوا (مجزوم است و جزم آن به حذف نون است) لا يلت
(مضارع مجزوم بوده و جزم آن به سكون است)
ط: سيجنّب (مرفوع است و رفعش به ضمّه است) يؤتى (مضارع مرفوع بوده و
رفعش به تقدير ضمّه است) يتزكّى (مرفوع است و رفعش به تقدير ضمّه مىباشد).
7- امّا گذاردن كلمات مناسب در جاهاى خالى از جملات مذكور: