ضارب.
و جارى مجراى صحيح آن است كه آخرش واو يا ياء بوده مشروط به اينكه قبل از اين دو حرف ساكن باشد مانند دلو (سطل) ظبى (آهو).
2- اسماء غير منصرف رفعشان به ضمه و نصب و جرّشان به فتحه است چنانچه مىگوئيم:
جاء احمد و رأيت احمد و مررت باحمد
3- امّا اسماء معرب و نوع اعراب آنها در آيه اوّل:
الف: كلمه « اموال » در « اموالكم » اسم معرب بوده و نوع اعرابش نصب است كه به فتحه مىباشد.
كلمه « بين » در « بينكم » اسم معرب بوده و نوع اعرابش نصب است كه به فتحه مىباشد.
كلمه « باطل » در « بالباطل » اسم معرب بوده و نوع اعرابش جرّ است كه به كسره مىباشد.
و امّا اسماء معرب و نوع اعراب آنها در آيه دوّم:
ب: كلمه « اللّه » اسم معرب بوده و نوع اعرابش نصب است كه به فتحه مىباشد.
كلمه « ايّام » اسم معرب بوده و نوع اعرابش جرّ است كه به تنوين جرّ يعنى دو كسره مىباشد و همچنين است كلمه « معدودات » .
و امّا اسماء معرب و نوع اعراب آنها در خطبه اوّل نهج البلاغه:
ج: كلمه « اللّه » اسم معرب بوده و نوع اعرابش رفع است كه به ضمّه است.
كلمه « قتال » اسم معرب بوده و نوع اعرابش جرّ است كه به كسره مىباشد و همچنين است « اهل » و « بغى » .
و امّا اسماء معرب و نوع اعراب آنها در خطبه دوّم نهج البلاغه:
د: كلمه « عذب » در « عذبها » معرب بوده و نوع اعرابش رفع است كه به ضمه