اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 35
و گاهى دلالت لفظ بر معنا و اختصاصش بآن از كثرت استعمال پديد مىآيد
باين نحو كه استعمال لفظ در معنا به درجهاى از كثرت مىرسد كه اختصاص لفظ به
معناى مستعمل فيه با اذهان الفت و انس پيدا نموده بنحوى كه هرگاه لفظ شنيده مىشود
سامع ناخودآگاه به معناى مورد استعمال منتقل مىگردد و اين قسم از وضع را، وضع
تعيّنى مىخوانند.
بيان مراد
حاصل مراد مرحوم مصنّف اينستكه:
وضع باعتبار تكوّن و پيدايشش بر دو قسم مىباشد:
1- وضع تعيينى.
2- وضع تعيّنى.
وضع تعيينى آنستكه معلول جعل و تخصيص باشد و بعبارت ديگر بوضعى گويند
كه دلالت لفظ بر معنا صرفا از ناحيه قرار دادن لفظ در قبال معنا ناشى باشد بدون
دخالت هيچ عامل و سبب ديگرى مثل اينكه پدرى نام فرزندش را كه تازه متولّد شده « على » مىگذارد پرواضح است وقتى در آن خانه نام « على » گفته شود اهل منزل منتقل به فرزند مزبور شده و اين انتقال صرفا
مستند به جعل و وضع پدر مىباشد.
وضع تعيّنى آنستكه در دلالت لفظ بر معنا مجرّد جعل و تخصيص لفظ بمعنا
كافى نبوده بلكه كثرت استعمال نيز دخيل باشد يعنى پس از آنكه لفظ را به معنائى
اختصاص دادند كثرت استعمال لفظ در معناى موضوعله بحدّى رسيده كه ارتباط بين آندو
براى سامعين مأنوس و مألوف واقع شده بطورى كه هرگاه لفظ مزبور گفته شود همگان به
معناى مورد استعمال منتقل گردند چنانچه پيدايش اصل لغات از همين راه است و تقرير
آن بطور مبسوط گذشت.
قوله: على معانيها: ضمير مؤنّث به الفاظ راجع
است.
قوله: الاصل فيها ان تكون: ضمائر مؤنّث به « دلالت » راجع مىباشند.
قوله: و يسمّى الوضع حينئذ: يعنى حين ان تكون الدّلالة
ناشئة من الجعل
اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 35