اسم تناسبى وجود ندارد مگر آنكه در جنس اعمّ يعنى كلمه بودن باهم
مشتركند نزديك مىگرداند در حاليكه شباهت اسم بفعل كه باعث غير منصرف شدنش مىگردد
اگرچه نوعى از شباهت است ولى معذلك اينقسم از شباهت در دور نمودن اسم را از اسميّت
همچون شباهت اسم بحرف نبوده لذا در اين نوع از شباهت لازمست اسم از دو جهت بفعل
شبيه باشد تا غير منصرف گردد.
توضيح و شرح
در اسماء دو شباهت وجود دارد:
الف: شباهت آنها به حروف.
ب: شباهتشان به افعال.
اسم اگر بحرف شباهت پيدا كند مبنى شده يعنى آخرش باختلاف عوامل
متغيّر نمىگردد ولى در صورتيكه بفعل شبيه باشد غير منصرف مىگردد يعنى اعراب جرّ
قبول نكرده مضافا باينكه تنوين نيز بآن ملحق نمىشود.
البتّه همانطوريكه گفته شد زمانى اسم مبنى مىشود كه از يك جهت شباهت
بحرف پيدا كند چنانچه اقسام شباهت انشاء اللّه عنقريب ذكر مىگردد.
امّا در غير منصرف شدنش لازم است از دو نظر به فعل شباهت پيدا كند
فلذا ارباب فنّ گفتهاند اسم غير منصرف آنستكه دو سبب از اسباب نهگانه در آن جمع
گردد.
و وجه آن اينستكه: شباهت اسم بفعل چون چندان قوّتى ندارد لذا صرف
الوجود شباهت در عدم انصراف اسم كافى نبوده لاجرم بايد دو جهت در آن جمع باشد از
اينرو محقّقين گفتهاند:
فعل داراى دوجهتى است كه هردو برخلاف اصل مىباشند:
الف: اشتقاقش از مصدر.
ب: احتياج و نيازش بفاعل.
بنابراين چون اسباب نهگانه كه انشاء اللّه بتفصيل در مبحث غير
منصرف