و اخبروا باثنين، اى بخبرين، او باكثر، من اثنين، عن، مبتداء، واحد،
سواء كان الاثنان فى المعنى واحدا كالرّمان حلو حامض اى مزّ ام لم يكن، كهم سراة
شعراء، و نحو:
من يك ذابتّ فهذا بتّى
مقيّظ مصيّف مشتّى
و يجوز الاخبار باثنين عن مبتدئين نحو: زيد و عمرو كاتب و شاعر.
ترجمه و شرح
جواز تعدّد خبر از مبتداء واحد
مصنّف گويد:
از يك شيئى يا دو يا بيشتر از آن خبر مىدهند مانند: هم سراة شعراء.
شارح گويد:
مقصود اينستكه بواسطه دو خبر يا بيشتر از آن از يك مبتداء مىتوان
خبر داد اعمّ از آنكه دو خبر در معنا يكى بوده يعنى مجموعا يك معنا داشته باشد
مانند: الرّمّان حلو حامض يعنى انار ترش و شيرين است كه در اين مثال كلمه « الرّمان » مبتداء بوده و دو كلمه « حلو » و « حامض » خبر از آن بوده كه ايندو معنايشان « مزّ » يعنى ترش و شيرين مىباشد.
يا آنكه هركدام معنائى جداگانه داشته باشند مانند آنچه در كلام رؤبة
بن عجّاج آمده:
من يك دابتّ فهذا بتّى
مقيّظ مصيّف مشتّى
يعنى: هركسيكه صاحب سردوشى و بالاپوشى كه از پوست خز بافته شده باشد
پس بداند كه اين نيز بالاپوش و رداء من است كه از گرماى تابستان و سرماى زمستان
مرا حفظ مىكند.
شاهد در « هذا » است كه مبتداء بوده و « بتّى » و « مقيّظ » و « مصيّف » و « مشتّى » جملگى خبر براى آن مىباشند و هركدام داراى معنائى عليحدّه و مستقلّ
مىباشند.