ما ليس بظاهر و لا مضمر.
قوله: و عطف النّاظم: يعنى ناظم اشعار كه مصنّف باشد.
قوله: اشعارا بتراخى رتبته عمّا قبله: كلمه « اشعارا » مفعول له براى « عطف » است و ضمير در « رتبته » و « قبله » به حرف راجع مىباشد.
قوله: لكونه فضلة: ضمير در « لكونه » به حرف راجع است و كلمه « فضله » بفتح فاء و سكون ضاد مىباشد.
قوله: دونهما: يعنى دون اسم و فعل.
متن: «9»
واحده كلمة و القول عمّ
و كلمة بها كلام قد يؤمّ
تجزيه و تركيب
واحده: مضاف و مضاف اليه، مبتداء.
كلمة: خبر است براى آن.
واو: عاطفه.
القول: مبتداء و « عمّ » خبرش بوده و جمله اسميّه معطوف است به جمله اسميّه « واحده كلمة».
واو: عاطفه است.
كلمة: بكسر كاف و سكون لام، مبتداء اوّل.
بها: جارّ و مجرور، متعلّق است به « قد يؤمّ».
كلام: مبتداء دوّم است كه خبرش « قد يؤمّ» بوده و اينجمله اسميّه و باصطلاح صغرى خبر است براى « كلمة » و جمله كبرى معطوف است به « واحده كلمة».
ترجمه:
واحد « كلم » كلمه بوده و « قول » اعمّ مىباشد.
و گاهى از كلمه، كلام قصد مىگردد.