كلام مستغنى نمايد مانند أقائم زيد كه « قائم » مبتداء وصفى بوده و « زيد » فاعلش مىباشد كه بجاى خبر قرار گرفته و بدينوسيله از متمّم كلام
يعنى خبر بىنياز مىباشيم.
تحقيق در قيود مبتداء اسمى
شارح گويد:
در تعريف مبتداء اسمى قيودى ذكر شده كه شرح هريك لازم مىباشد و آنها
عبارتند از:
1- كلمه
« اسم »
2- مجرّد عن العوامل اللّفظيّة.
3- غير
المزيد.
4- مخبرا
عنه.
كلمه « اسم » بمنزله جنس
بوده لذا شامل هردو قسم از اسم يعنى اسم صريح و اسم مؤوّل مىشود.
اسم صريح مانند زيد در مثال: زيد عالم كه مبتداء بوده و خبرش « عالم » است.
و اسم مؤوّل نظير « ان تسمع» در مثال و ان تسمع بالمعيدى خير من ان تراه كه « ان تسمع» تأويل
بمصدر رفته و تقدير كلام و سماعك بالمعيدى خير من ان تراه مىشود پس « ان تسمع» كه
اسم مؤوّل است مبتداء بوده و « خير » خبر آن مىباشد.
و قيد اوّل يعنى « مجرّد عن العوامل اللّفظيّة» بمنزله فصل بوده كه اسم در باب « كان » مانند كان زيد قائما و در باب
« انّ » همچون انّ زيدا قائم و مفعول
اوّل در باب ظنّ مثل ظننت زيدا عالما را خارج مىنمايد چه آنكه زيد در مثال اوّل و
دوّم و سوّم از عامل لفظى خالى نبوده و رفعش در اوّلى به « كان » و نصبش در مثال دوّم به « انّ » و در سوّم به « ظنّ » مىباشد.