قوله: و خرج به ما لا يفيد: ضمير در « به » به « مفيد » راجع است.
قوله: كان قام: يعنى
جملهاى كه مركّب از ادات شرط و جمله شرطيّه باشد بدون ذكر جواب چه آنكه در
اينصورت مخاطب از استماع كلام فائدهاى نصيبش نمىشود.
شرح عربى: المباحث
النحويه شرح سيوطى ؛ ج1 ؛ ص36
استثنى منه فى شرح التّسهيل نقلا عن سيبويه و غيره بمفيد ما لا يجهله
احد نحو النّار حارّة، فليس بكلام.
و لم يصرّح باشتراط كونه مركّبا كما فعل الجزولى كغيره، للاستغناء
عنه، اذ ليس لنا لفظ مفيد و هو غير مركّب.
و اشار الى اشتراط كونه موضوعا اى مقصودا، ليخرج ما ينطق به النّائم
و السّاهى و نحوهما بقوله:
كاستقم، اذ من عادته اعطاء الحكم بالمثال.
و قيّد فى التّسهيل « المقصود » بكونه لذاته، ليخرج المقصود لغيره كجملة الصّلة و الجزاء.
ترجمه و شرح:
سپس شارح گويد:
مصنّف در كتاب شرح تسهيل در حاليكه از سيبويه و غير او نقل كرده گفته
است:
از كلام و مصاديق آن بايد بواسطه قيد « مفيد » مضمون عبارتى را كه براى احدى مجهول نيست و همگان بآن اطّلاع دارند
استثناء نمود مانند:
النّار حارّة (آتش حرارت دارد).
لذا اين تركيب را كلام نگويند چه آنكه حالت سامع نسبت به قبل از
شنيدن و بعد از آن مساوى بوده و از شنيدن اين عبارت فائدهاى عائدش نشده است حتّى
مىتوان گفت:
اگر عبارت مذكور را براى اطفال و نابخردان بگويند براى ايشان نيز