صله « ما » است بدون
اينكه صلهاش طولانى باشد حذف شده.
سپس مصنّف گويد:
اگر باقى صله بدون عائد براى صله كامل بودن صالح باشد علماء از حذف
عائد اباء و امتناع نمودهاند.
شارح گويد:
مثل اينكه صله جمله يا ظرف و جارّ و مجرورى باشد كه تام بحساب آيد كه
در اينصور حذف عائد ممتنع است زيرا در ظاهر معلوم نيست كه عائد حذف شده يا حذف
نگشته است.
متن: «103»
فى عائد متّصل ان انتصب
بفعل او وصف كمن
يرجو يهب
تجزيه و تركيب
فى عائد: جارّ و مجرور، متعلّق است به منجلى، موصوف.
متّصل: صفت براى « عائد ».
ان: شرطيّه.
انتصب: فعل ماضى، ضمير فاعلى آن به « عائد » راجع است، شرط و جوابش الحذف عندهم كثير منجلى مىباشد.
بفعل: جارّ و مجرور، متعلّق به « انتصب » مىباشد.
او: عاطفه.
وصف: معطوف به « فعل ».
كمن: مجرور كاف « قولك » است كه حذف شده و تقدير كلام كقولك: من يرجو يهب مىباشد.
ترجمه:
اگر عائد ضمير متّصل منصوب بوده و نصبش بفعل يا وصف باشد حذف آن كثير
و منجلى است مانند قول شما كه مىگوئى: