لايبتدا: صله و عائد براى « ماء ».
واو: عاطفه.
لا يلى: بصيغه مضارع معلوم، معطوف است به « لايبتدا ».
الّا: مفعول است براى « لا يلى».
اختيارا: حال است از فاعل « لا يلى».
ابدا: تأكيد است براى « لا يلى».
ترجمه:
و ضمير متّصل آنستكه در ابتداء واقع نشده و نيز در حال اختيار پهلوى كلمه « الّا » بهيچ وجهى واقع نشود.
متن: «56»
كالياء و الكاف من ابنى اكرمك
و الياء و الهاء من سليه ما ملك
تجزيه و تركيب
كالياء: جارّ و مجرور، متعلّق به استقرّ، خبر است براى مبتداء محذوف و تقدير كلام هو كالياء الخ.
و الكاف: معطوف است به « ياء ».
من: جارّه.
ابنى اكرمك: جمله در محلّ مفرد، مجرور است به « من » متعلّق است به « استقر » حال است از « كاف » و « ياء ».
و الياء و الهاء: معطوف هستند به « الياء » و « الكاف ».
سليه ما ملك: جمله در محلّ مفرد، مجرور است به « من » متعلّق است به استقرّ حال از « ياء و هاء» مىباشد.