و حذف نون در اين افعال را علامت جزم و نصبشان قرار بده.
شارح گويد:
حذفها، بنصب خوانده شده تا منصوب باشد به « اجعل » مقدّر و ضمير در آن به « نون » راجع است.
و حاصل آنكه حذف نون را در افعال مذكور علامت براى جزم و نصب قرار
بايد داد.
و وجه آن در نصب اينستكه حالت نصب را حمل برجزم بايد نمود همانطوريكه
در تثنيه و جمع اسماء نصب را برحالت جرّ حمل مىكنند.
و سپس گويد:
كلمه « سمة » در عبارت
مصنّف بمعناى علامت است.
و بعد از آن مىافزايد:
جزم مانند: لم تكونى چه آنكه در اصل « تكونين » بوده و پس از دخول جازم يعنى (لم) نون ساقط شد.
و نصب مانند: لترومى مظلمة زيرا كلمه « ترومى » در اصل ترومين بوده و چون بعد از لام جارّه آن ناصبه مقدّره است از
اينرو در مقام نصب نون را از « ترومين » حذف نمودند.