على احوذيّين استقلّت عشيّة.
و مع الالف كما هو ظاهر عبارة المصنّف و صرّح به السّيرافى كقوله:
اعرف منها الانف و العينانا.
و جاء ضمّها كقوله:
يا ابنا ارّقنى القذّان فالنّوم لا تألفه العينان.
ترجمه و شرح:
حركت نون جمع و ملحق بآن
مصنّف گويد:
نون جمع و الفاظ ملحق بآن را فتحه بده.
شارح گويد:
وجه فتحه دادن اين نون آنستكه جمع ثقيل بوده و فتحه خفيف است و از اجتماع آندو حالت تعادل و توازن برقرار مىگردد.
سپس مصنّف گويد:
و كسانيكه آنرا بكسره خواندهاند نادر و قليل مىباشند.
المباحث النحويه شرح سيوطى ؛ ج1 ؛ ص161
رح گويد:
كسره نون جمع مانند آنچه در كلام شاعر آمده:
و ماذا يبتغى الشّعرآء منّى
و قد جاوزت حدّ الاربعين
يعنى: شعراء از من چه مىطلبند و حال آنكه سنّ من از چهل سال گذشت.
مصنّف در شرح كافيه گفته:
كسره نون جمع و ملحقّاتش لغتى از لغات است.
حركت نون تثنيه و ملحق بآن
نون تثنيه و الفاظ ملحق بآنرا بعكس نون جمع استعمال كردهاند.