بتثليث الفاء مع تخفيف الميم منقوصا، او مقصورا، و مع تشديده، و
اتباعها الميم فى الحركات كما فعل بعينى « امرء » و « ابنم ».
و انّما يعرب بهذا الاعراب حيث الميم منه بانا، اى ذهب بخلاف ما اذا لم يذهب منه فانّه يعرب بالحركات عليه.
ترجمه و شرح:
مبحث اعراب نيابى (اعراب بحروف)
مصنّف گويد:
اسمائى را كه مىشمرم رفعشان را بواو و نصبشان را به الف و جرّشان را بياء بده.
و از جمله اين اسماء كلمه « ذو » بوده بشرط آنكه معناى صاحب را داشته باشد.
شارح گويد:
مشار اليه « ذاك » اسماء موصوفه مىباشد.
بعد مىافزايد:
مصنّف كلمه « ذو » را برساير اسماء مقدّم داشت و جهتش آنستكه اين اعراب يعنى اعراب نيابى در آن لازم و دائمى است بخلاف كلمات ديگر.
ولى همانطوريكه مصنّف تذكّر داده در صورتى « ذو » اعراب نيابى مىپذيرد كه معناى صحبت و صاحب بودن را اظهار و آشكار كند يعنى باين معنا بيايد.
و اين قيد را مصنّف باين منظور آورد كه از « ذو » بمعناى « الّذى » احتراز نمايد چه آنكه « ذو » بمعناى « الّذى » مبنى است.