و الرّفع و النّصب اجعلن اعرابا لاسم، نحو انّ زيدا قائم.
و فعل مضارع نحو يقوم و لن اهابا.
و الاسم قد خصّص بالجرّ.
فى هذه العبارة قلب اى و الجرّ قد خصّص بالاسم، فلا يكون اعرابا
للفعل، لامتناع دخول عامله عليه و هذا تبيين لاىّ انواع الاعراب خاصّ بالاسم، فلا
يكون مع ذكره فى اوّل الكتاب المقصود به بيان تعريف الاسم تكرارا.
كما قد خصّص الفعل بان ينجزما، فلا يجزم الاسم لامتناع دخول عامله
عليه.
ترجمه و شرح:
اعراب در اسم و فعل مضارع
مصنّف گويد:
رفع و نصب اعراب در اسم و فعل مىباشند و فعل منصوب نظير « لن اهاب».
شارح گويد:
اسم مرفوع و منصوب مانند آنچه در مثال انّ زيدا قائم آمده چه آنكه « زيد » منصوب و « قائم » مرفوع مىباشد.
و فعل مرفوع نظير « يقوم » و منصوبش همان است كه مصنّف مثال آورده.
سپس مصنّف گويد:
اسم اختصاص بجرّ داده شده است.
شارح گويد:
در اين عبارت قلب مكانى شده يعنى بايد بگوئيم:
جرّ به اسم اختصاص داده شده است در نتيجه نمىتوان آنرا اعراب براى
فعل دانست زيرا ممتنع است عامل جرّ برفعل داخل شود.