بحث سوّم حمل مطلق بر مقيّد
در موردى كه مطلق و مقيّدى وارد شوند يا در اثبات و نفى مختلف بوده يا باهم موافق مىباشند.
مثال اوّل همچون: اعتق رقبة و لا تعتق رقبة كافرة.
در اينفرض بدون ترديد مطلق را بايد بر مقيّد حمل نمود و آنرا بقرينه مقيّد، تقييد نمود.
مثال دوّم مانند: اعتق رقبة و اعتق رقبة مؤمنة.
در اينفرض بين ارباب اصول اختلاف است، مشهور گفتهاند:
مطلق را بايد بر مقيّد حمل نمود و دليلشان اينستكه:
حمل، جمع بين دليلين بوده و الجمع مهما امكن اولى من الترك.
نقد بر دليل مشهور
بر دليل مشهور انتقاد شده و شرح آن چنين است:
جمع بين مطلق و مقيّد منحصر باين نيست كه مطلق را بر مقيّد حمل كنيم، بلكه طريق ديگرى وجود دارد و آن اينستكه، مقيّد را بر استحباب حمل كنيم.
جواب مشهور از انتقاد مذكور
مشهور گفتهاند:
اين انتقاد صحيح نبوده، بلكه متعيّن است كه مطلق را بر مقيّد حمل كنيم، زيرا حمل مطلق بر مقيّد مستلزم تصرّف در معناى لفظ نبوده بلكه در وجه معنا و