حقّ اينستكه، نه دليل ناسخ و نه منسوخ، هيچكدام بر حكم بعد از نسخ
دلالت ندارند، لذا براى تحصيل آن محتاج بقرينه هستيم، لذا اگر بعد از فحص
بقرينهاى كه حكم را معيّن كند دست يافتيم مطلوب حاصل شده و در غير اينصورت لازم
است باصول عملّيه رجوع نمائيم.
بحث سيزدهم واجب موقّت و واجب غيرموقّت
از نظر عقل بدون ترديد، زمان در واجب دخيل است، ولى از نظر شرع انور
محلّ صحبت و گفتگو است كه، آيا زمان معتبر بوده يا معتبر نميباشد؟
تفصيل
تفصيل اينمسئله آنستكه:
گاهى شارع مقدّس زمان را در واجب دخيل قرار داده و زمانى در آن زمان
را اعتبار ننموده.
در صورت اوّل واجب را، واجب موقّت خوانده، همچون: نمازهاى پنجگانه
يوميّه و در صورت دوّم واجب را، واجب غيرموقّت نامند، نظير: نمازى كه بواسطه زلزله
واجب ميشود.
واجب مضيّق و واجب موسّع
واجب موقّت بر دو قسم است:
1- واجب مضيّق.
2- واجب موسّع.
واجب مضيّق: آنستكه، زمان بمقدار فعل واجب باشد نظير، صوم كه زمانش