ب: آنكه بگوئيم زيد ضارب آمد و اگر بپرسند وى ديروز ضارب بود پس چرا
امروز اطلاق ضارب بر او نموديد؟
در جواب بگوئيم: چون ديروز اين صفت را داشته همين مقدار كافى است در
اطلاق ضارب بر او.
در اينجا اختلاف است برخى آنرا حقيقت و گروهى استعمال را مجازى
مىدانند و بعبارت ديگر:
قائلين به وضع مشتق براى خصوص ذاتى كه موصوف بصفت باشد آنرا مجازى و
آنهائيكه مشتق را در اعمّ از آن حقيقت مىدانند اطلاق را حقيقى مىدانند.
ثمره نزاع
ثمره اين بحث در مثل مثال ذيل ظاهر ميشود:
مثلا در اوايت وارد است كه: يكره التّخلّى تحت الاشجار المثمرة اگر
قائل بشويم مشتق در اعم از ذات متلبّس به وصف وضع شده تخلّى در زير درختانى كه
ميوهدار هستند را مكروه دانسته اگرچه مثلا در فصل پائيز بوده و فعلا بىميوه
باشند.
ولى اگر مشتق را در خصوص ذات متلبّس به وصف حقيقت بدانيم، بايد ملتزم
شويم كه كراهت صرفا در وقتى است كه درخت وصف مثمر بودن برايش فعلى باشد.