محل شاهد فقره « ما لا يعلمون» است كه بنصّ اينحديث شريف عقاب از احكامى كه معلوم
نيستند برداشته شده.
دوّم: حديث النّاس فى سعة ما لا يعلمون.
كه در اين حديث نيز غيرعالمين در توسعه قرار داده شدهاند و مقصود از
توسعه آنستكه اگر حرام واقعى را مرتكب شوند يا واجب واقعى را ترك كنند و منشاء جهل
قصور باشد عقاب ندارند و مراد از برائت همين معنا است.
سوّم: حديث حجب: ما حجب اللّه علمه عن العباء فهو موضوع عنهم.
مفاد اين حديث آنستكه آنچه را خداوند بيان نفرموده يعنى، بدست مكلّفين
نرسيده تكليفى در آن ثابت نيست و منظور از برائت همين است و نيز باخبار ديگرى كه
از نظر مفاد و مضمون قريب باين احاديث هستند استدلال شده.
و امّا اجماع:
محقّقين از اصوليون عملا و قولا اجماع دارند بر اينكه در شبهات
تكليفيّه برائت جارى ميشود، اعم از آنكه منشاء شبهه فقدان نص بوده يا اجمال نص
باشد يا تعارض نصيين فرض شود.
و امّا عقل:
قطعا و مسلّما يكى از احكام عقليّه، قبح عقاب بلابيان است كه از آن
به برائت عقليّه تعبير مىكنند و در شكوك بدويّه اينمعنا محقّق بوده و عقل به قبح
عقاب حاكم است لاجرم بمقتضاى اين حكم مىتوان برائت جارى نمود.
ادلّه اخبارىها
ايشان به سه دليل تمسّك كردهاند و بكمك آنها احتياط را واجب
دانستهاند:
1- آيات از قبيل آياتى كه از عمل بغير علم ما را نهى كردهاند، همچون: