تخصيص عبارتست از نظر داشتن احد الدليلين نسبت بديگرى از حيث تضييق
در دائره حكم همچون:
اكرم العلماء و لا تكرم الفسّاق منهم.
كه « لا تكرم» مخصّص « اكرم » است زيرا، بقرينه آن اكرم منحصر در علماء عدول
مىشود.
تبصره
ورود و تخصّص از يك جهت باهم مشترك و از جهت ديگر با يكديگر فرق
دارند. كما اينكه حكومت و تخصيص چنين هستند.
امّا وجه اشتراك بين ورود و تخصّص آنستكه در هردو موضوع احد الدليلين
زائل ميشود، و فرقشان اينستكه:
در ورود بعد از آمدن دليل موضوع دليل ديگر زوال پيدا مىكند، ولى در
تخصّص موضوع احد الدليلين وجدانا خارج از موضوع ديگرى است.
امّا وجه اشتراك بين حكومت و تخصيص آنستكه، در هردو خروج حكمى است با
اينفرق كه حاكم لسانش نفى موضوع است ولى مخصّص لسانش نفى حكم مىباشد.
بحث ششم نسبت بين اصل و دليل
امّا در جائيكه در مورد برائت دليل وارد شود مسلّما چون موضوع برائت
عدم البيان است بعد از ورود دليل و بيان اين موضوع از بين ميرود لهذا نسبت دليل به
برائت ورود ميشود.