است كه ظنّ مستفاد از شهرت اقوى از ظنّ مستفاد از خبر واحد است، پس
اگر خبر واحد را بمناط مزبور حجّت دانستيم بطريق اولى بايد به حجّيت شهرت قائل
شويم.
ب: روايت مقبوله عمر بن حنظله كه مشهور است در اين روايت راوى از
امام عليه السّلام مىپرسد:
دو خبر وقتى باهم متعارض باشند وظيفه چيست؟
حضرت ميفرمايند:
خذ بما اشتهر بين اصحابك ودع الشّاذ النّادر، فانّ المجمع عليه لا
ريب فيه.
مستدلّين گفتهاند:
اگرچه سؤال از تعارض بين دو روايت است و امام عليه السّلام مرجّح را
شهرت روائى قرار دادهاند ولى از تعليلى كه در كلام آنجناب آمده و فرمودهاند:
فانّ المجمع عليه لا ريب فيه.
استفاده ميشود كه نفس شهرت از مرجّحات است، چه در روايت بوده و چه در
فتوى زيرا مقصود از « مجمع عليه» شهرت است.
جواب منكرين حجّيت شهرت از ادلّه قائلين به حجّيت
منكرين حجّيت شهرت از دو دليل مذكور جواب داده و گفتهاند:
امّا جواب از دليل اوّل:
مناط حجّيت خبر واحد افاده ظنّ نيست تا فحواى آن شهرت را حجّت كند،
بلكه يا تعبّد است و يا بناء عقلاء و ارتكاز اهل محاوره اعم از آنكه مفيد ظنّ بوده
يا مفيد آن نباشد.
و امّا جواب از دليل دوّم:
مسلّما مقصود از « ماء موصوله» در « خذ بما اشتهر» شهرت روائى است