الواحدة تفين و الجمع تفلن، فاذا امرت منه قلت على الاصل ارء كارع و
على الحذف ر و يلزمه الهاء فى الموقف نحو ره، ريا، روا، رى، ريا، رين.
ترجمه:
و برخى از عربها امر (اتى، يأتى) را ت گفته در حاليكه آنرا به « خذ » تشبيه كردهاند يعنى همانطورى كه همزه را از ابتداء (خذ) حذف
كردهاند از « ت » نيز همزه را برداشتهاند.
و واى (وعده داد) يأي (وعده مىدهد) همچون وقى، يقي بوده و اوى (مكان
گرفت) يأوى (مكان مىگيرد) ايّا (مكان گرفتن) همچون شوى، يشوى، شيّا است و امرش
ايو (مكان بگير) همچون « اشو » مىباشد.
و نأى (دور شد) ينأى (دور مىشود) همچون رعى، يرعى است و بهمين قياس
است رأى (ديد) يرأى (مىبيند).
لكن عرب اجماع نمودهاند بر حذف همزه از مضارع آن لذا گفتهاند:
يرى: مىبيند يكمرد غائب در زمان آينده.
يريان: مىبينند دو مرد غائب در زمان آينده.
يرون: مىبينند مردان غائب در زمان آينده.
ترى: مىبيند يكزن غائب در زمان آينده.
تريان: مىبينند دو زن غائب در زمان آينده.
يرين: مىبينند زنان غائب در زمان آينده.
تا آخر صيغههاى چهاردهگانه.
و در صيغههاى حاضر صيغه مفرد مؤنّث با جمع متّفق و متّحد بوده ولى
وزن مفرد « تفين » بوده يعنى لام الفعل حذف شده و وزن جمع « تفلن » مىباشد يعنى لام الفعل محفوظ است.