اسم الکتاب : الکلام الغنی؛ شرح فارسی بر باب اول مغنی المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 58
مىبايد بر عاطف مقدّم شود رأى سيبويه و جمهور از ادباء است ولى
جماعتى از نحاة كه در رأس ايشان زمخشرى است با اين نظريه مخالفت نمودهاند، اين
گروه پنداشتهاند كه همزه در اينگونه مواضع بجاى خود بوده و از آن تخلّف نكرده و
عطف بر جملهاى است كه بين همزه و عاطف مقدّر مىباشد لذا معتقدند كه تقدير در «افلميسيروا» و «افنضربعنكم الذكر صفحا» و «افانمات او قتل انقلبتم» و «افمانحن بميّتين» چنين است:
أمكثوا فلم يسيروا فى الارض (آيا متوقّف كردند پس سير ننمودهاند).
در اينمثال كلمه « فاء » جمله « لم يسيروا» را به « مكثوا » كه بعد از همزه واقع شده عطف نموده است.
أنهملكم فنضرب عنكم الذّكر صفى (آيا وامىگذاريم شما را پس از متذكّر
ساختن شما بقرآن بخاطر ستمى كه بر خويش مىكنيد صرفنظر مىكنيم).
در اين مثال لفظ « فاء » جمله « نضرب الخ» را به « نهملكم » مقدّر عطف نموده و همزه بر سر جمله معطوف عليه درآمده است.
أتؤمنون به فى حياته فان مات او قتل انقلبتم ( آيا بآن حضرت در زمان حياتش
ايمان آورده پس اگر رحلت نمود يا كشته گرديد برمىگرديد).
در اينمثال لفظ « فاء » جمله « ان مات الخ» را به تؤمنون به
فى حياته» كه همزه استفهام بر سرش درآمده و مقدّر مىباشد عطف نموده است.
أنحن مخلّدون فما نحن بميّتين ( آيا ما جاودانه بوده پس مرگى
بر ايمان نيست).
در اينمثال كلمه « فاء » جمله « نحن بميّتين» را بر جمله
مقدّر كه همزه استفهام بر سرش داخل شده عطف نموده است.
تضعيف رأى زمخشرى و جماعت نحاة
مصنّف مىگويد:
رأى زمخشرى و جماعت ضعيف است و وجه ضعف آن دو امر مىباشد:
اسم الکتاب : الکلام الغنی؛ شرح فارسی بر باب اول مغنی المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 58