responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 91

شريفه را قرائت مى‌فرمود :

فخرج منها خائفا يترقّب، قال ربّ نّجنى من القوم الظّالمين‌[1]

يعنى : بيرون رفت آن بزرگوار از مدينه در حالتى كه خائف بود از اينكه دشمن به تعاقبش بيايد و مى‌گفت : اى پروردگار من نجات ده مرا از جماعت ظالمين .

بارى آن جناب از جاده اصلى و طريق مستقيم و فراخ رو به راه نهاد .

اهل بيت آن حضرت عرضه داشتند : چه خوب بود از راهى كه ابن زبير رفت ما مى‌رفتيم زيرا ممكنست دشمن ما را تعقيب كند و در صورتى كه از بيراهه رويم به ما دست نمى‌يابند ولى اين طريق چون واضح و آشكار است به سهولت ممكنست ما را دريافته و متعرّض ما شوند .

حضرت فرمودند : بخدا سوگند از همين طريق خواهيم رفت و در مقابل قضاء و حكم الهى تسليم هستيم هرچه او براى ما مقدّر نموده خوب باشد بهرصورت آن حضرت با همراهان همه‌جا قطع منازل و طى طريق مى‌نمودند تا به روايت مرحوم مفيد در ارشاد شب جمعه سوّم شعبان وارد مكّه شدند و در آن حال اين آيه شريفه را قرائت فرمود :

و لمّا توجّه تلقاء مدين قال عسى ربّى ان يهدينى سواء السّبيل‌[2]

يعنى : و چون رو به جانب شهر مدين آورد گفت : اميد است خدا من را به راه مستقيم هدايت فرمايد .

بارى آن جناب در مكّه نازل شد و در آن جا منزل گزيد، مردم مكّه و عمره گذاران و مردم شهرهاى ديگر كه در مكّه بودند پس از اطّلاع از ورود آن حضرت و اهل بيت فوج فوج و دسته دسته محضر مباركش مشرّف شده و با آن حضرت ملاقات مى‌كردند، ابن زبير نيز كه در مكّه بود و ملازم كعبه شده و در آنجا به نماز و طواف روزگار سپرى مى‌كرد در ميان ساير مردم خدمت آن جناب مى‌رفت گاه دو


[1] آيه (21) از سوره قصص‌

[2] آيه (22) از سوره قصص‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 91
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست