responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 727

حضرت ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام را مى‌كشند و تو تماشا مى‌كنى؟ !

عمر بن سعد شروع كرد به گريه نمودن و دموعه يسيل على خدّيه و لحيتيه اشگ آن پليد به صورت و محاسن نحسش جارى شد ولى صورت خود را از بانوى دو عالم برگرداند و جواب نداد .

در خبر ديگر وارد شده همينكه عليا مخدّره حضرت زينب سلام اللّه عليها ديد پسر سعد بى‌اعتنائى نمود و جواب نداد از روى اضطرار رو به لشگر كرده به هرطرف مى‌دويد و فرياد مى‌كرد و مى‌فرمود : اما فيكم رجل مسلم آيا در ميان شما مسلمانى نيست؟ !

از لشگر نيز جوابى نيامد بناچار روى به گودى آورد و دور برادر مى‌گرديد و نمى‌گذارد كسى پيش بيايد حضرت به خواهر فرمود : اختى لقد كسرت قلبى ارجعى الى الخيمة، خواهرم دلم را شكستى به خيمه برگرد .

حمايت ذو الجناح از امام عليه السّلام‌

وقتى كه امام مظلوم سلام اللّه عليه بواسطه تير و يا نيزه از اسب به زمين افتاد چند لحظه به هيئت سجود روى برخاك افتاده بود سپس از زمين برخاست و شمشير به كف گرفت بقدر طاقتى كه در او مانده بود در راه خدا جهاد نمود، در اين وقت ذو الجناح دور امام عليه السّلام مى‌گرديد و از آن غريب بى‌يار حمايت مى‌كرد، آن‌قدر ايستادگى و پايدارى نمود تا حضرت از پاى درآمد چنانچه ابن شهرآشوب در كتاب مناقب از ابو مخنف و او از جلودى روايت مى‌كند كه :

لمّا اصرع الحسين عليه السّلام فحمل فرسه يحامى عنه و يثب على الفارس فيهبطه عن سرجه و يدوسه حتّى قتل الفرس اربعين رجلا يعنى چون حضرت امام حسين عليه السّلام سرنگون شد اسب آن سرور از او حمايت كرد، مى‌جست و با دندان گريبان سواران را مى‌گرفت و از زين سرنگون مى‌كرد و به زمين مى‌كوبيد تا چهل نفر از آن قوم بداختر را به درك اسفل فرستاد

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 727
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست