responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 457

پسر سعد گفت : اگر اختيار با من بود هرآينه خواهش حسين را اجابت مى‌كردم امّا چكنم حكم امير است يا بيعت و يا جنگ .

رخسار حرّ زرد شد، سر بزير انداخت، خود را به عقب كشيد در موقف خود ايستاد، پسر فرخنده سيرش هم با سنان و سپر در لشگر ايستاده بود، يك طرف حرّ، قرة بن قيس رياحى كه پسر عموى حرّ بود قرار داشت، حرّ به فرمود : هل سقيت فرسك آيا مركب خود را آب داده‌اى؟

گفت : نه يابن عمّ‌

حرّ فرمود : چرا كوتاهى كردى، حالا نمى‌خواهى آب بدهى؟

قره از گفتار حرّ به خيال افتاد با خود گفت : اين شيرمرد مى‌خواهد از جنگ طفره بزند و با پسر فاطمه روبرو نشود

گفت : من اسب خود را آب نخواهم داد .

حرّ گفت : پس من مى‌روم مركب خود را آب بدهم، حرّ در اين خيال بود كه ناگاه دومرتبه ناله استغاثه و زارى حضرت به گوشش رسيد كه مى‌فرمود :

اما من مجير يجيرنا، اما من معين يعيننا، اما من ناصر ينصرنا .

ابو مخنف مى‌گويد : حرّ دلاور كه اين نداى امام عليه السّلام را شنيد رو كرد به قره فرمود :

پسر عم آيا نمى‌شنوى صداى غريبى امام ابرار و ناله بى‌كسى سلطان بى‌يار را؟

اما تنظر الى الحسين عليه السّلام كيف يستغيث و لا يغاث و يستجير و لا يجار

آيا نگاه نمى‌كنى چگونه در خيمه تكيه به نيزه بى‌كسى داده هرچه استغاثه مى‌كند كسى به فريادش نمى‌رسد فهل لك ان تسيربنا اليه و نقاتل بين يديه آيا مى‌توانى با ما يار شوى اين لشگر را بگذارى دست از اين عالم بردارى با هم برويم خدمت جگرگوشه مصطفى اگر بناى كارزار شد ياريش كنيم فانّ النّاس عن هذه الدّنيا راحلة و كرامات الدّنيا زائلة فلعلّنا نفوز بالشهادة و نكون من اهل‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 457
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست