responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 456

فرزند پيغمبر، امام تشنه‌جگر فرمود :

اى نصر چون كه فيّاض كريم و محبوب قديم اختيار به من واگذار فرمود بدان كه اختيار من جان دادن بوده و رضاى من قربان شدن مى‌باشد

فرد

مرا پيش يزدان شدن آرزو است‌

لب تشنه قربان شدن آرزو است‌

استغاثه امام عليه السّلام و منقلب شدن حرّ بن يزيد رياحى و توبه نمودنش و ملحق شدن آن با سعادت به اردوى كيوان شكوه‌

به نوشته ابو مخنف همينكه از در خيمه ناله غريبى مظلوم كربلاء به هل من ناصر ينصرنا و هل من مجير يجيرنا بلند شد صداى استغاثه و زارى آن بزرگوار در آن صحراى وحشتزا پيچيد و به گوش حرّ بن يزيد رياحى رسيد دلش از جا كنده شد، بدنش به لرزه درآمد در درياى حيرت فرورفت و غرق در بحر تفكر شد، بنا كرد در غرق حميّتش به زدن و خون تشيّعش در جوشيدن، نور هدايت در ساحت دل آن مقبل تابيد و صورتش مثل قرص قمر درخشيد و دست قدرت سبحانى وى را از جنگ وساوس شيطانى نجات داد و حضرت پروردگار خطاب به شيطان فرمود :

انّ عبادى ليس لك عليهم سلطان يعنى وى از عباد مخلص ما است تو را قدرتى با اين صاحب همّت نيست، پس حرّ دلاور تازيانه برمركب زد و خود را به پسر سعد بداختر رسانيد فرمود :

أتقاتل انت مع هذا الرّجل، آيا با اين غريب بى‌يار خيال مقاتله و كارزار دارى يا اينكه اينها اسباب‌چينى است براى بيعت گرفتن؟

آن ناپاك گفت : اى و اللّه قتالا شديدا يعنى آرى به ذات خدا جنگى سخت خواهم كرد كه آسانترش آن باشد كه سرها از تن و دستها از بدن جدا شود .

حرّ فرمود : آنچه پسر فاطمه از شما خواهش كرده به عمل نخواهيد آورد؟

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 456
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست