responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 330

شد و در آن سرزمين پربلاء رحل اقامت انداختند عليا مخدّره امّ كلثوم خدمت برادر رسيد و عرض كرد : برادر اين وادى بسيار هولناك و وحشت‌زا مى‌باشد چه آنكه از هنگامى كه پاى من به اين وادى رسيده هول و وحشت عظيمى در من پيدا شده .

امام عليه السّلام فرمودند : خواهرم در زمان پدرم هنگامى كه باتّفاق آن حضرت و برادرم به صفّين مى‌رفتيم عبورمان به اين سرزمين افتاد پياده شده و استراحت نموديم پدرم سر مباركش را در دامن برادرم گذارد و ساعتى خوابيد و من بالاى سر آن حضرت نشستم، پس از آنكه از خواب برخاست شديد و سخت مى‌گريست، برادرم سبب گريه را جويا شد؟

پدرم فرمود : در خواب ديدم گويا اين وادى دريائى است از خون و فرزندم حسين در آن غوطه مى‌خورد و در حال غرق شدن پيوسته استغاثه مى‌كند و كسى پناهش نمى‌دهد، سپس روى مبارك به من نمود و فرمود :

اى ابا عبد اللّه هنگام اين واقعه هولناك چه‌گونه خواهى بود و چه خواهى كرد؟

عرض كردم : چاره‌اى برايم نيست غير از صبر كردن‌

3- مرحوم سيّد در لهوف فرموده : وقتى اردوى كيوان شكوه حضرت به سرزمين پربلاء كربلاء رسيده و در آن فرود آمدند حضرت امام حسين عليه السّلام در گوشه‌اى نشسته و اصحاب و غلامان مشغول برپا كردن خيام شدند حضرت در حاليكه شمشير خود را اصلاح مى‌فرمودند با دلى سوخته با پروردگار مناجات مى‌كردند و از روزگار شكايت نموده و در بى‌اعتبارى آن اين اشعار را مى‌خواندند .

ياد هرافّ لك من خليل‌

كم لك بالاشراق و الاصيل‌

من طالب و صاحب قتيل‌

و الدّهر لا يقنع بالبديل‌

و انّما الامر الى الجليل‌

و كل حىّ سالك سّبيلى‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 330
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست