responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 298

دشمن او را يارى كنى براى كشتنش در دنيا نخواهى ماند مگر اندكى .

عمر در جواب او گفت : افبالموت تخوّفنى يعنى اى كامل آيا به مرگ و كشته شدن مرا مى‌ترسانى و بدرستى كه چون من از كشته شدن او فارغ شوم امير و رئيس خواهم بود برهفتاد هزار سوار و صاحب اختيار خواهم بود در ملك رى .

پس كامل عليه الرّحمه فرمود : اى عمر گوش ده تا از براى تو حديث صحيحى نقل كنم كه اگر به آن گوش دهى اميدوارم نجات تو در آن بوده باشد .

عمر بدسيرت گفت : آن‌چه حديث است؟

كامل فرمود : بدانكه من با پدرت به سفر شام مى‌رفتيم، پس شتر من از قافله جدا شده و راه را گم كردم و در بيابان‌ها سرگردان و تشنه مى‌گرديدم كه ناگاه به دير راهبى رسيدم، پس به جانب آن روانه شدم و از حيوان خود پياده شدم و به در آن دير خود را رساندم به اميد آنكه شايد آبى بياشامم كه ديدم راهبى سر از دير بيرون كرده برمن مشرف شد و گفت چه مى‌خواهى؟

من گفتم : تشنه‌ام .

راهب گفت : توئى از امّت آن پيغمبرى كه به قتل مى‌رسانند بعضى از آن امّت بعضى ديگر را مثل سگ‌ها به جهت دوستى دنيا؟

من در جواب او گفتم : من از امّت مرحومه پيغمبر آخر الزّمان صلّى اللّه عليه و آله مى‌باشم .

راهب گفت : واى برشما در روز قيامت زيرا كه شما شريرترين همه امّت‌ها هستيد زيرا تعدّى و ظلم كرديد برعترت پيغمبر خود و ايشان را كشتيد و از منزل‌هاى خود آواره كرديد و بدرستى كه من در كتابهاى خود يافته‌ام كه شما پسر دختر پيغمبر خود را مى‌كشيد و زنان او را اسير مى‌كنيد و اموالش را به غارت مى‌بريد .

من گفتم : اى راهب آيا، چنين عمل‌هاى قبيح بجا مى‌آوريم؟ !

گفت : بلى و بدانيد كه چون اين عمل شنيع از شما صادر شود همه آسمان‌ها و

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 298
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست