عمر در جواب گفت : سركردگى اين
لشگر را اختيار كردهام از براى جنگ با حسين بن على عليهما السّلام، و انّما قتله عندى
كاكلة آكل او شربة ماء به تحقيق كشتن او در نزد من مثل آسانى خوردن يك لقمه يا آشاميدن
يك جرعه آب مىباشد و هرگاه او را به قتل رسانيدم بزرگى و رياست خواهم كرد در ملك رى .
كامل در جواب او فرمود :
واى
برتو اى عمر بن سعد، اراده دارى كه جناب حسين پسر دختر
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را به قتل رسانى؟ ! افّ لك و لدينك يا عمر يعنى افّ برتو باد و بردين تو باد اى عمر مگر پست شمردهاى حق را و باطل دانستهاى هدايت را اما تعلم الى حرب من تخرج و
لمن تقاتل اى عمر، آيا مىدانى كه به سوى حرب و جنگ چه كسى
بيرون مىروى و با كه بناى مقاتله و جدال دارى، انّا للّه و انّا اليه راجعون .
پس كامل
فرمود : اى عمر و اللّه
كه همه دنيا و آنچه در آن است را اگر به من دهند براى كشتن يك نفر از امّت محمّد مصطفى
صلّى اللّه عليه و آله قبول نخواهم كرد، پس چگونه تو
اراده دارى به قتل رسانى جناب حسين فرزند دختر رسولخدا را و ما الّذى تقول عند رسول
اللّه صلّى اللّه عليه و آله اذا وردت عليه و قد قتلت ولده و قرّة عينه و ثمرة فؤآده
واى برتو اى عمر بن سعد چه جواب
مىگوئى در نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هرگاه در فرداى قيامت براو وارد شوى
در حالتى كه كشته باشى تو فرزند و نور چشم و
ميوه دل او را .
اى عمر او در زمان ما به منزله جدّش مىباشد كه در زمان خود بود و اطاعت
و فرمانبردارى از وى برما واجبست مثل اطاعت پدرش امير
المؤمنين عليه السّلام .
اى عمر واقع شدهاى در ميان بهشت و دوزخ، پس اختيار
كن از براى خود آنچه را كه صلاح و نجات خود را در آن ميدانى .
اى عمر و اللّه من شهادت مىدهم كه اگر با او مجادله نمائى و به قتلش
رسانى يا