responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 276

حضرت جواب داد : با اين جمعيّت و با اين باروبنه و با اين اطفال و عيال چگونه مى‌توان برگشت .

حرّ عرضه داشت : قربانت گردم اينجا وسط راه است همين‌قدر كه بايد رو به كوفه بياوريد صلاح در آنست كه بهمين مقدار مراجعت فرمائيد و الّا من مأمور بودم شما را بگيرم و به عمر بن سعد بسپارم و او شما را به نزد ابن زياد ببرد ولى دست من بريده و چشمم كور باد، قربانت جان خود را با كسانى كه همراه تواند از كشته شدن نجات بده و اگر هم مى‌روى بايد از بيراهه برگردى و به بيابان بزنى مبادا لشگر از عقب تو بيايند و تو را بيابند و كار را برشما مشكل كنند .

حضرت قبول فرمود كه از بين راه سر به بيابان گذارد پس امام عليه السّلام اردو را حركت داد و از بيراهه رو به بيابان نهاد .

از طبرى امامى نقل شده كه وى در كتابش نوشته : حرّ از حضرت جدا شد و از پى كار خود رفت ....

3- نقل ديگر آن است كه برخى از مرحوم سيّد مرتضى حكايت كرده‌اند كه ايشان در كتاب تنزيه الانبياء فرموده چون حرّ رياحى با متابعان به امر ابن زياد سر راه برآن شمع هدايت گرفتند مأمور بودند كه نگذارند حضرت به مدينه بازگشته و يا بكوفه داخل شود و اگر بخواهند حتما به كوفه داخل شوند بايد از يزيد اطاعت نمايند .

امام عليه السّلام چون ديدند راهى نيست كه به مدينه برگردد و از طرفى به كوفه هم نيز نمى‌گذارند وارد شود لاعلاج راه شام را پيش گرفت كه برود بطرف يزيد زيرا امام مى‌دانست يزيد با آن شقاوت و ادّعاى سلطنت از ابن زياد ناپاك مهربان‌تر است با همين تصميم رو به راه شام نهاد و ميرفت تا در بين راه با عمر بن سعد مخذول مواجه شد و او كار را برآن جناب سخت گرفت و به آنجائى كشاند كه در تواريخ مذكور است .

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 276
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست