فنوديت من خلفى يا حرّ ابشر بالخير يعنى ندائى از پشت سر شنيدم كه گوينده مىگفت :
اى حرّ بشارت باد تو را به خير .
سه مرتبه اين ندا به گوشم آمد
به يمين و يسار نگريستم كسى را نديدم با خود گفتم :
مادر حرّ عزاى حرّ را بگيرد من به قتال پسر رسول
خدا مىروم بشارت به بهشت يعنى چه !!!
مؤلف گويد :
همان طورى كه ملاحظه مىشود در اين نقل آمده است كه حرّ بن يزيد رياحى
را عبيد اللّه به سر راه امام عليه السّلام فرستاد با جزئيات ديگرى كه در آن ذكر شده
2- نقل ديگر آن است كه چون موكب
مسعود خامس آل عبا عليه السّلام به سه ميلى قادسيّه رسيد عمر بن سعد ملعون حرّ بن يزيد
رياحى را كه از شجاعات نامدار بود و در باطن شيعه مرتضى على و دوستدار خاندان عصمت
و طهارت محسوب مىشد ولى ايمان خود را از ديگران كتمان مىكرد برسر راه حضرت فرستاد،
حرّ پس از تهيه اسباب لازم سپاه را از قادسيه حركت داد
و بطرف امام عليه السّلام رهسپار شد و وقتى محضر امام عليه السّلام مشرّف شد عرض كرد : يابن رسول اللّه اين تريد و اين تذهب، اى فرزند
رسول خدا كجا را قصد دارى و به كجا مىروى؟
حضرت فرمود :
به
كوفه مىروم
حرّ عرض كرد :
اى
نور ديده رسول خدا، بهتر و صلاح در اين است از همينجا برگرديد به آن مكانى كه از آنجا
تشريف آوردهايد زيرا اينك عمر بن سعد قائد عبيد اللّه بن زياد با چهار هزار سپاه سواره و پياده با
كمال استعداد آمدهاند تا شما را بگيرند و همان كارى كه با پسر عمّت
مسلم كردهاند با شما نيز بنمايند .