responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 237

باز پرسيد : خبر كوفيان را بگوى .

عرضه داشتم : من الخبير سئلت ( از شخص مطّلع سؤال فرمودى ) دلها با شما بوده و شمشيرها برعليه شما مى‌باشد و قضا همه روزه از آسمان نازل است و خداوند آنچه خود خواهد مى‌كند .

فرمود : سخن به راستى گفتى كه سررشته امور به دست قدرت او است و كلّ يوم هو فى شأن اگر قضا بروفق مقصود رود برنعماى الهى شكر واجب شود و اگر صورتى ديگر روى نمايد آن كس را كه پرهيزكارى و حق نيّت و سريرت باشد از حدّ درنگذرد و از بليّات پروا نكند .

گفتم : آرى، خدايت پاس كند و حافظ و ناصر باشد، پس مسئله‌اى چند از مناسك و نذور پرسيدم جواب فرمود و خداحافظى كرده مركب خويش را براند، چون بگذشتم خيمه برافراشته ديدم گفتند عبد اللّه بن عمرو بن العاص راست، بدانجا رفته واقعه باز راندم .

گفت : چون شد كه تخلّف از خدمت كردى؟ به خداى كه مملكت او را باشد و هيچكس براو و ياران او ظفر نيابد .

اين سخن در قلب من موقعى عظيم يافت برآن شدم كه ملتزم ركاب شوم، بارى ابتلاى انبياء و شهادت آنها را متذكر شده فسخ عزيمت نموده به عسفان‌ [1] رفتم .

پس از چند روزى كاروانى از كوفه آمد براثر آنها شتافته بانگ برداشته احوال امام عليه السّلام را پرسيدم؟

گفتند : الا قد قتل الحسين عليه السّلام‌


[1] به ضمّ عين و سكون سين گفته‌اند موضعى است بين جحفه و مكّه و برخى ديگر گفته‌اند : جائى است بين مسجدين و در هشت فرسخى مكه مى‌باشد و بعضى ديگر گفته‌اند مكانى است كه سى و شش ميل با مكّه فاصله دارد

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 237
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست