responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 185

حجاه و لا مذحج اليوم ( اى طائفه مذحج كجائيد مگر يك مذحجى در اين شهر امروز نيست به فرياد من برسد ) و آن‌قدر فرياد كرد و اقوام خود را خواند ولى كسى به فريادش نرسيد از روى حميّت و غيرت قوّت كرد بند را از بازوهاى خود همچون تار عنكبوت گسيخت مانند شير از بند جسته مى‌غرّيد و فرياد مى‌زد اى بى‌همّت مردم كارد يا شمشير و يا عصائى به من برسانيد تا اين ناپاكان را به سزاى اعمالشان برسانم، اراذل و اوباش‌ها كه اسلحه داشتند براو هجوم آورده و دوباره دستگيرش كردند، بازوانش را محكم بسته و در بازار نشاندند، ابن زياد غلام زشت‌رو و بدمنظرى داشت به نام رشيد كه برخى از اهل ذوق در وصفش گفته‌اند :

چو ديو دوزخى عفريت‌روئى‌

چه زاغ گلخنى بيهوده‌گوئى‌

دهانش را كسى ناديده برهم‌

لبش از زشت‌گوئى نافراهم‌

رشيد شمشير كشيد گفت : اى هانى گردنت را بكش و راست نگهدار مى‌خواهم با اين تيغ بزنم .

هانى گفت : آنقدر سخى نيستم كه در كشتن خود كمك كنم .

آن غلام بدسيرت و زشت‌كردار ضربتى زد ولى كارگر نشد، هانى رو به درگاه قاضى الحاجات نمود و عرض كرد الى الله المعاد، اللّهم الى رحمتك و رضوانك .

شعر

خدايا حال زارم را تو دانى‌

كه هانى شد فداى ميهمانى‌

ببر روح مرا بررحمت خويش‌

كه از مردن ندارم هيچ تشويش‌

اميدم بود چندى چشم امّيد

گشايم برجمال شكل توحيد

كمر بندم بجا، آرم وفا را

كنم يارى عزيز مصطفى را

دريغا ز آرزويش زار مردم‌

بمردم آرزو در خاك بردم‌

كه آه اى بخت نافرمان چه كردى‌

به دردم مى‌كشى درمان چه كردى‌

من و راه عدم كانجام كس نيست‌

ره من تا عدم جز يك نفس نيست‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 185
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست