اسم الکتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 337
[گفتگوى امام على ع با طلحه و زبير]
(* مصدر روايت: امام على عليه السّلام.
* راوى: ابان از سليم.
* زمان: سال 36 هجرى.
* مكان: عرصه نبرد جمل.
* موضوع: گفتگوى امام على عليه السّلام با طلحه و زبير.
* نمودى از منطق انسانى و عادلانه علوى در برخورد با مخالفان.
* آزادى مطلق مردم در بيعت با على عليه السّلام؛ هيچ كس از مردم به زور
با على بيعت نكرد، همه مخالفان و دشمنان، در آغاز با رضايت و رغبت بيعت كرده بودند
و انگيزههاى مخالفت، سياسى و قومى، قبيلهاى بود.)
* متن:
ابان گويد كه سليم گفت: آنك كه امير مؤمنان على عليه السّلام در نبرد
جمل با بصرىها روبرو شد، زبير را صدا زد و فرمود: اى ابو عبد اللَّه! بيرون آى
نزد من. اصحابش به حضرتش گفتند: اى امير مؤمنان! بدون سلاح و آن هم بر استرى
نشستهاى و به سوى زبيرى مىروى كه بيعتش را شكسته و بر اسبى سراپا مسلّح نشسته
است؟! على عليه السّلام فرمود: من از سوى خدا سپرى نگهدارنده دارم، وانگهى هرگز
كسى نتواند از اجلش بگريزد، من نميرم و كشته نشوم مگر به دست نابكارترين فرد اين
امّت، آن گونه كه ناقه خداوند به دست نابكارترين فرد قوم ثمود پى شد! زبير به سوى
حضرت آمد. على عليه السّلام فرمود: طلحه كجاست، بيرون آيد.
طلحه بيرون آمد. على عليه السّلام فرمود: شما را به خدا سوگند
مىدهم! آيا قبول داريد كه من و شما و عايشه دختر ابو بكر مىدانيم كه «جمليان و نهروانيان به زبان
محمد صلّى اللَّه عليه و اله و سلم نفرين شدهاند» و رو سياه شود هر كه افترا زند
و دروغ گويد؟ زبير گفت:
چگونه! ما كه از بهشتيانيم چگونه نفرين شده هستيم؟ على عليه السّلام
فرمود: اگر مىدانستم كه از بهشتيان هستيد نبرد با شما را روا نمىدانستم. زبير
گفت: آيا
اسم الکتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 337